می فرمودند: « وقتی ما در مدرسه فیضیه و در حجره بودیم با اینکه منزل ما قم بود همین محله ای که الان هستیم، ولی یکبار حساب کردیم دیدیم یک سال شده است که به منزل نرفته ایم. آنقدر سرگرم تحصیل و تدریس بودیم که به فکر منزل نمی افتادیم و هر وقت پدر و مادر و اقوام می خواستند از ما دیدنی بکنند به مدرسه می آمدند. میفرمودند: « چنان عشق و علاقه ای به تحصیل داشتم، که زندگی ام کتاب بود و همنشینم درس و بحث و مطالعه. با هیچ جلسه ای و برنامه ای به اندازه مجلس درس انس نداشتم، به طوری که در سن نوجوانی حدود شانزده ساعت کار درسی می کردم. به کارهای فکری شوق بسیار داشتم، به طوری که لحظه ای نمی آسودم و همیشه فکرم مشغول بود. در هر فرصتی و با هر پیشامد و حادثه ای وقت را غنیمت می شمردم و تلاش بیشتری می کردم. همه کتابهایی که می خواندم به همین شیوه بود. علاوه بر کتابهای درسی حوزه و مطالعه آنها، وقت بسیاری جهت مطالعه کتابهای دیگری که برای طلبه مفید و لازم بود، صرف می کردم. علاقه و پشتکار در راه مطالعه کتابهای درسی و تسلط بر آنها بدان حد بود که برخی افراد تقاضای درس می کردند و بنده هم قبول می کردم، و این در حالی بود که چند روزی بیشتر از اتمام آن کتاب نگذشته بود. از آنجا که احساس می کردم مجهولاتم و نقاط ابهام درس، در تدریس حل می شود، علاقه عجیبی به تدریس داشتم. شبهای تابستان برای استراحت به پشت بام مدرسه فیضیه می رفتیم. در آن جا از ستارگان و علم نجوم چیزهایی فرا گرفتیم. گاهی که ساعتم خراب می شد آن را باز می کردم و با نگاه به دستگاه آن، آن قدر فکر می کردم تا عیب آن را پیدا کنم. » می فرمود: « از سنین چهارده سالگی ما شروع به تدریس کردیم و هر کتابی را می خواندیم تدریس می کردیم. وقتی بود که در تمام مدارس قم تدریس داشتیم و روزی چهارده درس و مباحثه اداره می کردیم و تسلط ما بر کتابهای درسی این چنین بود که برای عده ای رسائل می گفتیم و اگر دقت نظر بعضی نبود ما درس را بی مطالعه می گفتیم، این قدر حضور ذهن داشتیم و مسلط بودیم، ولی دقت نظر آقایانی ما را وادار به مطالعه می کرد. » ایران: بیش از 70 فرقه شیطان پرستی در کشور فعال هستند شیطان پرستی اکنون در حال انتقال نمادها به جامعه است و بزودی به انتقال ایدئولوژی نیز خواهد پرداخت. شیطان پرستی دارای یک جهان بینی بوده و شیطان پرستان برای اثبات حقانیت خود شواهد زیادی دارند و در مواردی می توانند افراد 6 تا 60 سال را با خود همراه کنند. شیطان پرستان اکنون در دانشگاه ها و بین دانشجویان رخنه کرده و به اجرای برنامه ها از جمله کنسرت در دانشگاه می پردازند. شیطان پرستان، شیطان را به عنوان قدرت غالب در جهان می دانند و اگر کسی می خواهد در جهان خوب زندگی کند باید با شیطان باشد به طوریکه معتقدند راه خدا از طریق ارتباط با شیطان می گذرد! اما نکته جالب توجه در این میان اینست که آنها از طریق تهیه فیلم و موسیقی، شیطان پرستی را ترویج می دهند و اکنون این موسیقی در میان تعدادی از جوانان دست به دست می شود. مظاهری سیف، نویسنده و جامعه شناس در این باره می گوید: ستاره پنج پر، دو مثلث معکوس روی هم (ستاره داود)، صلیب معکوس ( ضد مسیحیت) و نشانه آمون خدای مصریان را ازجمله نمادهای پیروان شیطان پرستی است. وی همچنین تاکید می کند: باید برای مقابله با این فرقه ها، موج فرهنگی در کشور ایجاد شود تا ماهیت این فرقه های انحرافی هر چه بیشتر به جامعه شناسایی شود. در همین حال یک مقام ارشد نیروی انتظامی می گوید: یکی از شرایط عضویت و پذیرش از سوی گروه های نوظهور شیطان پرستی، مصرف مواد تخدیری بسیار قوی از جمله کوکائین، حشیش و قرص های اکس است. وی تصریح می کند: دلیل استفاده این گروه ها از این مواد ورود به حالت خلسه برای انجام مراسم های ویژه آنان است. این مقام انتظامی کشور خاطر نشان می کند: شیطان پرستی پدیده جدیدی در ایران نیست، چنانکه پیش از این نیز در برخی شهرستان های کشور از جمله در یکی از شهرستان های استان کرمانشاه، فرقه های شیطان پرستی رسما اعلام موجودیت و فعالیت کرده بودند. این مقام نیروی انتظامی اظهار می دارد: بیش از 90 درصد دستگیر شدگان در پارتی یک گروه شیطان پرستی در کرج که در قالب اجرای کنسرت برگزار شد، از نقاط مرفه نشین تهران بودند و البته پس از دستگیری شمار بسیاری از این شرکت کنندگان، مشخص شد که اکثریت قریب به اتفاق آنان، هیچ اطلاعی از ماهیت فعالیت شیطان پرستی و عوامل برگزار کننده این پارتی نداشتند و صرفآ به قصد شرکت در پارتی و مهمانی شبانه دور هم آمده بودند. یک آسیب شناس اجتماعی در مورد راههای جلوگیری از فعالیت گروههای شیطان پرستی گفت: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کند. این متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی با بیان این مطلب گفت: با توجه به گسترش روزافزون فعالیتهای گروههای شیطان پرست در منطقه کشورهای اسلامی به ویژه ایران خطر این گروهها از نظر فرهنگی و اخلاقی به مرحله بحران رسیده است. مجید ابهری در ادامه افزود: از نظر تاریخی گروههای شیطان پرست دارای سابقه ای طولانی در منطقه هستند و سابقه آن در کشورمان بویژه در مناطق شمال غرب ایران به حدود 400سال پیش باز می گردد. چندی پیش یک گروه تحقیقاتی نسبت به گسترش شیطانپرستی در جامعه هشدار و خبر داده بود که اکنون بیش از 70 فرقه شیطانپرستی در کشور فعال هستند. بر اساس نتایج این تحقیق موقعیت جغرافیایی فعالیت این جریان مخرب و ویرانگر اخلاقی برخی ازشهرهای نقاط مرکزی و جنوب غربی ایران است و خشونت، خونخواری و آدم زدایی از ویژگیهای آن به شمار می رود به گونه ای که برخی از جوانان هوادار این جریانها با آسیب رساندن به خود و دیگران درصدد ارتقای جایگاه خویش در گروه هستند. تعداد شیطان پرستان شاید به یکهزار نفر نیز نرسد اما گروهی از روی کنجکاوی و یا به خاطر مسائل ضد اخلاقی و بی بند و باری جنسی به سوی آنها کشیده می شوند. این آسیب شناس اجتماعی تاکید کرد: شیطان پرستان استفاده از مواد مخدر روانگردان و آزادی بی بند و باری جنسی را جزو مراسم هفتگی خود قرار داده و با توجه به اینکه شیطان را مظهر مقاومت در برابر آدم قلمداد می کنند مخالف هر صفت انسانی بوده و اخلاق و امور اخلاقی را بر خلاف باورهای خود می دانند. ابهری در مورد راههای جلوگیری از فعالیت گروههای شیطان پرستی افزود: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها بویژه تلویزیون و مقابله قانونی با مبلغان و سرگروههای این تفکر شیطانی در کوتاه مدت می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کنند دستان چروکیدهی پیرزن از شدت لرزش لحظهایی آرامش نداشت. همسایه ای داریم بس نق نقو! یک بار نشده موقع سلام کردن گله از نداری نکند! اینکه شوهرش مجبور به اضافه کاری ست، وسع شان نمی رسد، نمی توانند پس انداز کنند و... از نگاه و منظر اسلام موسیقی حرام است یا غنا ؟ بسیاری از افراد به خوبی از دیدگاه و نظرات دقیق اسلام درمورد فقه موسیقی اطلاع دقیقی ندارد ندارند و چون به طور دقیق اطلاعی در این زمینه ندارند دائما در تشویش هستند که آیا موسیقی از نظر اسلام کلا حرام است ؟ یا برخی اوقات با خود می گویند چه نوع موسیقی از نظر اسلام حرام است ؟ من در مقاله اول خود در مورد (( حقیقت موسیقی در دین مبین اسلام )) در مقدمه ابتدائی آن این عباراتی را بیان کرده بودم اما باز هم برای یادآوری آن را بیان می کنم تا مطلب بهتر و بیشتر روشن شود ... پرسش حق ماست حق همه ی انسانها ست . خیلی طبیعی است که بپرسید :چرا موسیقی حرام است ؟که می پرسید ولی سئوال اشتباهی را مطرح می کنید .چون موسیقی حرام نیست بلکه(غنا)حرام است و تازه در همین هم شک وتردید و(اگر و اما )زیاد است . بسیاری از شما می پرسید :(غنا چرا حرام است ؟) ما برای بررسی این موضوع ابتدا به تعریف موسیقی پرداخته و بعد به انواع آن اشاره کرده و نظر اسلام – که برگرفته از قرآن کریم و سنت رسول الله صلی علی علیه وآله وسلم ـ واهل بیت رسول خدا (ع) – می باشد را بیان و به نتیجه گیری می پردازیم ... تعریف موسیقی ... موسیقی عبارت است از اصوات و آهنگ هایی که انسان را در عالمی که برای وی قابل توصیف نیست سیر می دهد ، و چنان بر اعصاب آدمی مسلط می شود که گاهی می گریاند و غمگین می کند و گاهی می خنداند و شاد می کند و گاهی اعضا و جوارح انسان را بدون اختیار به حرکت در می آورد و زمانی تهییج عشق و شهوت و آدمی را برده و غلام خود ساخته و براعصاب ، عقل ، فکر و روانش فرمانروائی و حکومت می کند .[1 ] انواع موسیقی ... موسیقی بر دو نوع است : 1- موسیقی طبیعی 2- موسیقی غیر طبیعی (مصنوعی ) موسیقی طبیعی عبارت است از صدای دلنواز ریزش آبشارها ، آوای روح بخش و روح پرور بلبل ، نغمه مسرت بخش جویبارها ، صدای فرح بخش شاخه های درختان به هنگام وزش باذ و ...این اصوات و آهنگ ها نه تنها دور از صدمه و آسیب و زیان است بلکه نیروی تفکر و تعقل را زیاد می کند . اما موسیقی مصنوعی و آهنگ های مصنوعی است که دست بشر آن را بوجود می آورد که این نوع موسیقی خود انواع مختلفی دارد . پاره ایی از این موسیقی ها احساسات متعالی و معنوی را در شنونده بر می انگیزد و او را به یاد خداوند و بهشت می اندازد و دلبستگی به دنیا را در وجود او کاهش می دهد . در یک کلام زمینه ساز تجربه دینی است که غایت القصوای عارفان است (موسیقی متعالی ) و پاره ایی دیگر صرفا به منظور تحریک شهوت و برانگیختن گرایش های مادی و حیوانی تولید و مصرف می شود . این نوع موسیقی مستلزم فساد اخلاقی و رواج بی دینی و لاقیدی و دنیا گرایی و خودفراموشی و گسترش فحشا و گرایش به منکرات و زیر پا نهادن ضوابط دینی و اخلاقی است . با مطالعه تاریخ موسیقی و غنا از زمان جاهلیت و ظهور اسلام ، به این نتیجه می رسیم که با توجه به موقیت های مختلف ، موسیقی و غنا هم دستخوش تحولات عظیمی شده است . به طوری که در روزکاری بزم مجالس و محافل شده و در روزگاری با افت کاملی مواجه می شود ، رونق و رواج نسبی آن در جاهلیت و از رونق افتادن آن در ظهور اسلام و زمان حیات پیامبر (ص) و خلفای راشدین حکایت از بی اهمیت بودن این کار در نزد صدر اسلام و شارع مقدس و خلفای اسلام دارد آن هم به دلیل استفاده ناصحیح موسیقی در زمان جاهلیت برای هوس رانی و شهوت رانی بوده است .[2] با ظهور حکومت به ظاهر اسلامی امویان و با سر کار آمدن خلفای عیاش و هوس باز دوباره باز از موسیقی آن هم به صورت (( مطرب و لهوی )) که برازنده مجالس عیش و نوش و شهوت رانی بود رواج پیدا کرد و این وضع تا ظهور حکومت صفوی به صورت آشکار و پررونق ادامه داشت و اکثر اعراب وابسته به دستگاه اموی و عباسی چه متحجر و غیر متحجر شاهد نوازندگان و مجالس عیش و نوش و هوس رانی و شهوت رانی بودند و هیچ عکس العملی منفی نشان نمی دادند . با روی کار آمدن دولت صفوی دوباره بند و بساط موسیقی درباری و مطرب و لهوی به فراموشی سپرده شد . و این نه به آن معنی که موسیقی مطلقا حرام شد ، بلکه به علت توجه دولتمردان صفوی و علما و دانشمندان به مسایل ناب اسلامی و مذهبی بود که خود به خود موسیقی در این مقطع به دست فراموشی نسبی سپرده شد که این وضع هم خیلی دوام نیاورد و در دوره های بعد دولت صفوی رواج پیدا کرد . پس از زمان امویان که اسلام و منصب خلافت از مسیر اصلی و واقعی خود منحرف شد تا این زمان به قول برخی از نویسندگان هیچ عرب متحجری فتوا به حرمت مطلق موسیقی نداده بلکه آنها درصدد رواج آن بودند .[3 ] و باید از آن نویسندگان پرسید منظورشان از اعراب متحجر چه کسانی هستند ؟ چون از زمان ظهور اسلام بجز شارع مقدس و پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) هیچ کس دیگری موسیقی را محدود و در بعضی جاها (موسیقی مطرب و لهوی و غنا ) را حرام ، دانسته اند و آن هم به دلیل استفاده ناصحیح آن در مردمان عصر جاهلیت و در میان خلفای اوباش و پست اموی و عباسی .و آیا اسلام غیر از قرآن و پیامبر(ص) می باشد ؟؟؟ نظر و دیدگاه اسلام در مورد موسیقی و غنا ... آنچه از موسیقی در شرع مقدس اسلام حرام گردیده است ، قسمتی از نوع دوم موسیقی ( مطربی و لهوی و غنا ) است که حرمت این نوع موسیقی نه ساخته فکر متحجران عرب بلکه طبق آیات و سنت پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) می باشد که بعضی آنها در این جا اشاره می شود . از آیات فراوان و روایات عدیده استفاده می شود موسیقی که در شرع اسلام حرام است موسیقی لهوی است ( یعنی آهنگ های متناسب با مجالس اهل گناه و فساد و برای شهوت رانی و هوس رانی ) آیاتی مثل [[ واجتنبوا قول الزور ]][4 ] و [[ ومن الناس من یشتری لهوالحدیث ]] [5] دلالت بر این امردارند چون طبق نظر و اجماع علمای شیعه و سنی منظور از لهوالحدیث در این آیه (( غنا )) می باشد .[6 ] روایاتی بسیار از شارع مقدس در این زمینه وارد شده است که بیانگر حرمت موسیقی مبتذل و مطرب می باشد . رسول خدا(ص) در این مورد می فرمایند : (( استماع صوت الملاهی معصیة والجلوس علیها فسق و التذذ بها من الکفر)) [7 ] گوش دادن به صدای لهوی گناه است و نشستن در مجلس آن فسق و لذت بردن از آن کفر می باشد . بعد از رحلت پیامبر بزرگوار (ص) سیره خلفا نیز بر همین حکم بود به طوری که در زمان ابوبکرصدیق غنا به عنوان یکی از (( ملاهی )) اکیدا ممنوع بود .[8 ] و عمربن خطاب هم از این لحاظ با ابوبکر فرق چندانی نداشت و همواره موسیقیدانان و خوانندگان را به دلیل جلوگیری و از بین بردن موسیقی غنایی که در آن زمان رواج داشت مورد عتاب قرار می دادند .[9] در اعصار بعدی نیز سیره اهل بیت (ع) بر حرمت موسیقی لهوی استوار بود و همه ائمه (ع) بدون استثنا مسلمانان را از این کار منع و نهی می کردند . امام محمد باقر(ع) فرموده اند : (( غنا ، گناهی است که خداوند به سبب آن وعده ی آتش داده است )) [10 ] از همه ی این مطالب استفاده می شود که اولا اسلام همه ی موسیقی ها را حرام نکرده است بلکه موسیقی لغوی و لهوی و مناسب با مجالس گناه و شهوت رانی و هوس رانی را حرام کرده و این حرمت از سوی اسلام و رهبران و امامان می باشد نه متحجران عرب . علاوه بر همه ی این مطالب دانشمندان غربی – نه متحجران عربی – خود معترفند که موسیقی مبتذل و شهوانی وپوچ انسان را از واقعیت های زندگی جدا می کند و انسان را در سراشیبی حقیقی قرار می دهد ... آرتور شوپن هاور آلمانی می گوید : عیبی که موسیقی مبتذل و موسیقی بد و ناهنجار دارد این است که ما به طور کامل از واقعیات برکنار می کند . ویلیام جیمز در مورد مضرات موسیقی مبتذل می گوید : ممکن است خداوند از گناهان ما بگذرد ولی ضعف اعصاب دست از سرما بر نمی دارد .[11 ] مراجع بزرگ تقلید نیز در این عصر موسیقی مبتذل و مطرب را حرام می دانند مه مطلق موسیقی را ، که در این جا قسمتی از بیانات برخی از آیات عظام را بیان میداریم ... آیت الله خامنه ایی رهبر انقلاب اسلامی ایران در این خصوص نظرشان این است که .... ایشان می فرمایند : موسیقی اگر انسان را به ابتذال و بی حالی و واخوردگی از واقعیت های زندگی بکشاند حرام است . موسیقی اگر انسان را به گناه و شهوت رانی تشویق کند این نوع موسیقی حرام است . بنابراین مرز موسیقی حرام و موسیقی حلال عبارتند از ایرانی بودن ، سنتی بودن ، قدیمی بودن ، کلاسیک بودن ، غربی بودن یا شرقی بودن آن نیست . مرز آن چیزی است که من گفتم و آن (( ابتذال )) است . [12 ] نظر آیت الله خامنه ایی در مورد غنا ... غنا ترجیح صدا به نحوی که متناسب با مجالس لهو و لعب باشد که از گناهان بوده و بر خواننده و شنونده حرام است ولی موسیقی نواختن و آلات آن است که به نحو معمول در مجالس لهو و لعب گناه باشد برنوازنده و شنونده حرام است وگرنه نواختن و استفاده از ابزار آلات موسیقی فی نفسه جایز است و اشکالی ندارد ... موسیقی لهوی و لعبی چیست ؟ موسیقی مطرب و لهوی آن است که به سبب خصوصیاتی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بی بند و باری و گناه سوق می دهند و مرجع تشخیص موضوع عرف است .[13] نظر امام خمینی در مورد غنا ... غنا گویی عقل انسان را از کار می اندازد . تعریف فوق را حضرت امام خمینی در کتاب (( مکاسب محرمه )) از استادشان آیت الله محمد رضا اصفهانی نقل کرده و فرموده اند در صفحه 202 غنا را چنین معرفی می کنند : بهتر آن است که غنا را چنین معرفی کنیم ... صوت نازک (زیر ) انسان که –احتمالا – زیبایی داشته و به خاطر طرب انگیزی برای متعارف مردم (عرف معمول ) داشته باشد یا به طوری که انسان از خود بی خود شده و عقل را به کلی از کار می اندازد ... به این ترتیب ملاحظه می شود که امام خمینی برای غنا حدود و مراتبی را در نظر می گیرند و دیگر اینکه ایشان صدای نازک را که عقل را از کار می اندازد و مایه پستی و خواری و فساد می شود غنا می دانند. امام خمینی می گویند : آنچه از نظر فیض کاشانی در کتاب ((الوافی )) و ((مفاتیح )) و محقق سبزواری در کتاب (( کفایة الاحکام )) گفته اند این است .
صورتش بدون رمق، اینقدر هم چروکیده که شاید میشد دهها شاهراه اشک برایش پیدا کرد.
سواد نداشت، ولی از صدتا تحصیل کرده منطقیتر و دلنشینتر صحبت میکرد، برای کوچکترین گرهها راه حل داشت...
دو تا از پسرانش شهید شدهبود.
دو پسر دیگرش مهندس برق و جراح، دخترش هم محقق و نویسنده.
اینقدر جذاب و دوست داشتنی بود که فقط میخواستم ساعتها برایم حرف بزند، در طول صحبتهایش یک بار هم نقنوق و گلهمندی نشنیدم، فقط از زیباییها و شیرینیهای زندگیاش میگفت... میگفت همین که ثمرهی تلاش هایم (فرزندانش را میگفت) را میبینیم روزی هزاران بار خدا را شکر میکنم...
بعدها فهمیدم این خانم ده سال بعد از ازدواجش همسرش را از دست داده و یک تنه این زندگی را چرخانده!
چند وقت پیش این خبر را خواندم، نمیدانم چرا ناخودآگاه یاد این پیرزن افتادم...
بدجوری افسوس خوردم، اینکه چقدر با این عملکردها شأن و منزلت زن را پایین آوردند! اینکه بی ارزشها را برایمان ارزش جلوه دادند! بیراهه را بجای راه برای دختر امروز ما نشان دادند!
اینک زن را با یک ماشین کوکی اشتباه گرفتهاند!
و چقدر رقت برانگیزناک عنوان "ستاره دخت ایران اسلامی " را برایش انتخاب کردند!
آنقدر با خواندن این خبر ناراحت شدم که ساعت ها مات و مبهوت به خبر نگاه میکردم و میگفتم: " یعنی تا این حد؟!" و نمیدانستم قهقهه بزنم یا گریه!
آقایانی که پشت میز نشستهاید و نمیدانم دقیقا هدفتان از برگزاری این سیرک چیست! ولی همین قدر بدانید با این کارتان اولین تو دهنی را به اسلام و بعد به زن و بعد به تمام مادران این آب و خاک کوبیدید! این کارتان یعنی بی ارزش کردن مفهوم زندگی برای دختر امروز...
عطش دختر امروز ما این چیزها نیست، دختر امروز ما به یک جو معرفت و صداقت نیاز دارد، به کسی که جواب تمام ندانستههایش را بدهد، کسی که آینده را به بهترین شکل بر اساس موقعیت و استعدادش جلوی پایش بگذارد! و به او بگوید تو در جای خودت و به تناسب خودت بهترین هستی... دوست دارم بدانم برای این نیازها چه قدمی برداشتهاید؟
دیروز برای کاری آمده بود منزل مان! و باز هم حرف های همیشگی!
این دفعه کم رویی را کنار گذاشتم، از درآمد شوهرش پرسیدم، و مگر چطور خرج می کند هر روز کف گیرشان به ته دیگ می خورد... و نمی تواند پس انداز کند؟!
همسرش مهندس برق کارخانه بود با اضافه کاری و بیمه و ... حدود یک و نیم درآمد ماهیانه شان بود، یک دختر هم بیشتر نداشت!
به او گفتم مگر با پول غذا میخوری که همیشه دم از نداری می زنی؟!
والا خانواده هایی هستند جمعیت شان دو برابر شما، در آمدشان یک سوم شما هم نمی شود با این وجود هم پس انداز می کنند، هم خوب می خورند و هم خوب می پوشند... شکر خدا باز شما اجاره نشین هم نیستید!
15 دقیقه ای با او صحبت کردم تازه متوجه شدم قضیه چیست! به قول معروف هم خدا را میخواست و هم خرما را...
مشکل این خانم در مدیریت بود که اصلا از آن بویی نبرده بود! شوهرش هر چه می خرید همان روز اول هپلی می شد، اسراف هم که شکر خدا کم نمی کرد... همان تک دختر را هم اینقدر لوس بار آورده بود که دهن باز نکرده هر چه می خواست برایش مهیا بود، خلاصه در جاییکه نباید خرج می کرد و یا می شد کمتر خرج کند پول هدر می داد...
به او گفتم اگر من جای تو بودم الان هم بهترین جای شهر خانه داشتم و هم بهترین ماشین را.
پرسید چطور؟
با اینکه چشمم آب نمی خورد ولی رفتم کاغذ و قلم آوردم و شروع کردم به سهمیه بندی و برنامه ریزی، آخرش به او گفتم من خیلی برایت دست بالا نوشتم ولی اگر با همین روند پیش روی تا ماهی 500 هزار تومان هم می توانی پس انداز داشته باشی...
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |