سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طواف دل

asdfasdfasdfasdf

 

گفت: «دختران خردسال هم‌سایه‌ها در خانه‌ی ما جمع شده بودند و با دختر کوچک من بازی می‌کردند. دختران خرد هوس‌شان می‌گیرد. که مانند زنان کلان تنور را آتش کنند، هیزم در تنور می‌افکنند و یکی از دختران نادان می‌رود داخل تنور و هیزم‌ها را آتش می‌زند. من در اتاقم نشسته و مشغول خیاطی بودم که ناگهان یکی از دخترها سراسیمه دوید پیش من و گفت یکی از بچه‌ها در تنور می‌سوزد.

من آشفته و بی‌خود گشته از اتاق بیرون دویدم نخست در میان دختران که در صحن بودند نگاه کردم ببینم آیا بچه‌ی خودم میان آن‌هاست یا نه. پس از آن خودم را به سر تنور رسانیده و هم‌چنان‌که شعله‌ی آتش بلند بود بی‌محابا سرو سینه را در آتش فروبردم و دخترک بی‌گناه را از میان تنور اتش بیرون آوردم. چنان‌که می‌بینید روی و موی و سینه و گردن و دست‌هایم سوخته است؛ لیکن چون دیر رسیدم همه‌ی بدن دخترک سوخته بود تلف شد.

حال آمده‌ام بپرسم که آیا برای این‌که یک لحظه تأخیر کردم و نخست در میان بچه‌ها نگاه کردم تا از سلامتی بچه‌ی خودم مطمئن شوم،چون‌که شاید اگر این مختصر درنگ را نکرده بودم چند ثانیه زودتر دخترک نجات می‌یافت و نمی‌مرد. می خواهم بدانم آیا من مسئولم؟»

 

زنی که خودش را در راه وجدان به سوختن داده و با آن‌که معلومش شده بچه‌ی خودش نیست فقط در راه خدا و انسانیت این فداکاری را نموده که معلوم نیست جان سالم بیرون برد یا نه، باز خاطرش آرام نیست و می‌خواهد اطمینان پیدا کند که آیا مسئولیتی متوجه وی نیست!


نوشته شده در یکشنبه 90/2/18ساعت 6:51 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

اول بار که این حکایت را شنیدم از زبان مردی عامی بود که تشنه دانستن سرانجام امور بود، وقتی دید من تمایل چندانی به پیش بینی ندارم، گفت می گویند فلانی پیرترین جن جهان رو در اختیار دارد، راست است؟ تنها توانستم شانه‌هایم را بالا بیاندازم. وی داستانی نیز از ملاقات شخص مورد نظر با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برایم گفت. از آن روز با خودم می اندیشم یک جریان سیاسی چگونه می تواند از این افسانه ها در لایه زیرین اجتماع استفاده کند. اما امروز با بیان این گزاره‌ها از زبان فعالان سیاسی این داستان برایم رنگ و بویی دیگر گرفته است. گویی افسانه واقعیت یافته است.

می گویند زمانی که چنگیز خان مغول بر آن شده بود که به بخارا وارد شود، در میان مردم شایع شد که این همان آخر زمانی است که روایات گفته اند. چنگیز خان نیز خود را عذابی خواند فرود آمده از آسمان آخر زمان. حمام خون جاری کرد و تل کشتگان بر ویرانه‌ها نهاد… در دوران های گوناگون از این مثل ها بسیار است و بر پایه آنچه تاریخ به ما می آموزد «گاهی افسانه‌ها از واقعیات خطرناک‌ترند».

بر این اساس، اظهارت دوستان بیش از آن که دست جریانی را که منتقد آن هستند رو کند، سبب تقویت باور به آن چیزی خواهد شد که جریان مذکور در پی آن است. در ماجرای سی دی ظهور نزدیک است به وضوح شاهد بودیم که جریانی برای آنکه مقاصد خود را پیش ببرد چگونه از گزاره‌های دینی سود برده است.

فرض‌های گوناگون و صحت امکان و احتمال استفاده از اجنه در جای خود محفوظ است. همان گونه که امکان و احتمال نزدیک بودن ظهور در جای خودش محفوظ است. اما ما نباید در شبه مسئله ها گرفتار آئیم. این که آنان از فلان ابزار استفاده می کنند تا در قدرت بمانند یا ظهور نزدیک است مسئله ما نیست. مسئله ما چیز دیگری است.

در متن سیاست، واقع بینی به ما می آموزد که منازعه بر سر قدرت همیشگی است. انباشت قدرت و ثروت فساد می‌آورد. نمی توان تنها به فضائل اخلاقی صاحبان قدرت تکیه کرد و از نظارت در گذشت. تاریخ، سراسر داستان کشاکش بر سر منابع محدود قدرت و ثروت است. کشاکشی که خشک و تر را سوزانده است. از این رو توازن قوا و نظارت قوا بر یکدیگر یک اصل ضروری بر تارک هر نظام سیاسی پایدار و سالم شده است.

قانون گرایی و التزام به قانون و جواب خواستن از صاحبان قدرت بر اساس متن قانون اولین حرکت است برای خلع سلاح آنان که از هر طریقی می خواهند به قدرت برسند یا در قدرت بمانند.

توکل بر خدا، انس با قرآن صامت و ناطق، رجوع به عالمان راستین دین و بی اعتنایی به مدعیان بی مایه و گمراه ارتباط با ماورا، خردمندی و خردورزی، جریان آزاد اطلاعات و آگاه کردن مردم از واقعیت امور، تقویت نهادهای نظارتی و محکم عمل کردن این نهادها برای حسابرسی از قدرتمندان و همچنین استقلال قوه قضائیه در برخورد عادلانه و شایسته با مفسدان سیاسی و اقتصادی از راه هایی است که می تواند راه را بر اجنه بر بندد.


نوشته شده در یکشنبه 90/2/18ساعت 6:50 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

عکس‌هایی کم‌یاب از معشوقه هیتلر

fghfghsdfgsdf

عنوان: اخیرا مجله‌ی لایف عکس‌هایی را از اوا براون، معشوقه‌ی هیتلر، منتشر کرد. با هم به بخشی از این عکس‌ها نگاهی می‌اندازیم.

 

 

اوا براون دومین دختر از یک خانواده‌ی کاتولیک باواریایی در سن ?? سالگی مدل عکاسی در استودیوی مونیخ متعلق به هافمن (سمت چپ در تصویر بالا) شد که در واقع این استودیو عکاس رسمی رایش بود. اوا، به واسطه‌ی کارش با مردی مسن با «سیبیل خنده دار» که نامش هیتلر بود دیدار کرد.
تصویر بالا، هافمن، اوا براون و هیتلر را در اقامتگاه هیتلر در باواریا نشان می‌دهد.

 

 

این تصویر اوا براون متعلق به ???? با عنوان «من مثل ال جانسن» است. او صورتش را به مانند خواننده و بازیگر آمریکایی، ال جانسن، در نقش «خواننده‌ی جاز» درآورده است.

 

 

عکس بالا هیتلر و مهمانانش را در جشن تولد ?? سالگی در اقامت‌گاه باواریایی‌اش در تاریخ آوریل ???? نشان می‌دهد. در سمت چپِ هیتلر، اوا براون دیده می‌شود، و پشت سرش نیز دوست نزدیکش هرتا اشنایدر قرار دارد.

 

 

اوا براون به همراه خواهر کوچک‌ترش، مارگارت براون، در اقامتگاه مورد علاقه‌ی هیتلر، «آشیانه‌ی عقاب» حضور دارند. مارگارت در ???? با رهبر عالی اس‌اس، Hermann Fegelein، ازدواج کرد.

 

 

تصویری از هیتلر که اوا براون آن را بر روی دیوار اتاق نشیمنش نصب کرده بود.

 

 

در تصویر بالا اوا براون ? ساله (اولین ردیف از پایین، نفر چهارم از سمت راست) را به همراه هم‌کلاسی‌هایش در سال ???? مشاهده می‌کنید.

 

 

اوا براون به همراه پدر و مادرش (در میانه‌ی عکس) و خواهرش (سمت چپ) و مارگارت (دوم از سمت راست) در ???? دیده می‌شوند.

 

 

تصویر بالا متعلق به جشن سال نوی ???? است. در این تصویر اوا به همراه هیتلر در کنار مارگارت، خواهر اوا براون، در میانه‌ی تصویر قرار دارند.

 

 

اوا براون را به همراه دوستانش در باواریا، آلمان، در ???? می‌بینید.

 

 

اوا براون در اقامتگاه هیتلر در ????

بهرحال زندگی هیتلر و اوا براون عاشقانه به پایان نرسید. در آوریل ???? زمانیکه روس‌ها و آلمان‌ها برای به دست گرفتن کنترل برلین جنگ خیابانی را به شکل وحشیانه‌ای دنبال می‌کردند، کاملا روشن گردید که متفقین پیروز جنگ در اروپا خواهند بود. در جریان این جنگ، صدها هزار نفر از جمله زنان، کودکان و مردان غیرنظامی کشته شدند. چند روز بعد نیز زمانی‌که سقوط برلین برای هیتلر حتمی شده بود، اوا براون در سن ?? سالگی و هیتلر در سن ?? سالگی، در حالی که روز پیش رسما ازدواج کرده بودند، در پناهگاه زیرزمینی‌شان خودکشی کردند.


نوشته شده در یکشنبه 90/2/18ساعت 6:48 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |


نوشته شده در یکشنبه 90/2/18ساعت 6:20 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

ختر 11 ساله تایلندی سوپاترا ساسوفان امروز رسما بعنوان پر موترین دختر دنیا نامش در کتاب رکورد داران به ثبت رسید.

 

ک کودک تایلندی که به دلیل وجود موهای زاید فراوان بر روی صورت و بدنش به کودک «گرگ نما» یا «کودک میمونی» شهرت یافته است، در میان هم کلاسی‌هایش بسیار محبوب است.

«سوپاترا ساسوفان» 11 ساله یک دختر تایلندی است، به نوعی سندرم به نام «آمبراس» مبتلا است. این سندروم باعث رویش موهای زائد بر روی صورت، گوش‌ها، دست‌ها، پاها و پشتش شده است. به همین دلیل، مردم کشورش به او لقب کودک «گرگ نما» یا کودک «میمونی» داده‌اند.

این دختر بچه 11 ساله که شهرت و محبوبیت بسیار زیادی میان همکلاسی‌های خود دارد، در این باره خاطر نشان کرد: من از این که نامی در کتاب رکوردهای گینس دارم، بسیار خوشحالم!

بر اساس گزارش رسانه‌های رسمی تایلند، این دختر یکی از 50 نفری است که از این مشکل رنج می‌برد، این کودک در بخشی از صحبت‌هایش گفته بود که تعداد اندکی از مردم وی را مورد تمسخر قرار داده و لقب صورت «میمونی» را به او داده‌اند.

این کودک همراه با خانواده‌ خود در یک خانه تک‌اتاق خوابه در منطقه «پراناکوم» در حومه پایتخت زندگی می‌کند و یکی از سرگرمی‌های مورد علاقه‌اش تماشای تلویزیون است.

پدر این دختر 11 ساله که خود یک جواهرساز است، در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ دیلی میل خاطر نشان کرد: پس از تولد دخترم او با این مشکل مواجه بود. او تا سن دو سالگی دو بار تحت عمل قرار گرفته بود تا بتواند درست تنفس کند. البته دخترم دارای مشکلات دیگری همچون کاهش رشد دندان‌هایش، تاری و کاهش دید هم است.

وی افزود: متاسفانه با این که پزشکان با لیزر حجم وسیعی از موها را برداشته‌اند، اما با رشد سن موها هم ضخیم‌تر می‌شود.


SaliJooN.Info

SaliJooN.Info

SaliJooN.Info

SaliJooN.Info

SaliJooN.Info

SaliJooN.Info


SaliJooN.Info



SaliJooN.Info

SaliJooN.Info


نوشته شده در یکشنبه 90/2/18ساعت 10:2 صبح توسط دلدار نظرات ( ) | |

<   <<   36   37   38   39   40   >>   >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ