سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طواف دل

آیا هنگام حضور در جمع مردم احساس می‌کنید که مدام مورد قضاوت یا ارزیابی قرار می‌گیرید و حتی برای جلوگیری از بروز آن از این موقعیت‌ها دوری می‌کنید؟
 
همشهری: ممکن است تست‌های اختلال اضطراب اجتماعی زیر به شما در تشخیص اینکه آیا از اضطراب اجتماعی رنج می‌برید یا خیر، کمک کند. بنابراین نتایج این اطلاعات نباید به منزله طبابت و جایگزین توصیه‌های پزشکتان تلقی شود.

 اگرچه اضطراب اغلب اوقات یک پاسخ عادی به استرس و تنشی است که زندگی روزمره را پر کرده اما ممکن است برای خیلی از مردم مشکلی بزرگ محسوب شود.

اگر اضطراب، روش زندگی‌تان را تغییر داده ممکن است دچار اختلال اضطراب اجتماعی شده باشید. اضطراب اجتماعی (یا اجتماع‌هراسی) به اضطرابی اطلاق می‌شود که به واسطه وقایع اجتماعی ایجاد می‌شود. به‌رغم نبود تست‌های آسان اختلال اضطراب اجتماعی اما علائم و نشانه‌های گوناگون شناخته‌شده‌ای وجود دارد که به شما در درک حالاتی که تجربه می‌کنید، کمک خواهد کرد.

آیا شما به علت احساس ناراحتی شدید از روبه‌رو شدن با غریبه‌ها یا ترس طاقت‌فرسا از انجام کاری یا گفتن حرفی که باعث شرمندگی‌تان شود، برنامه زندگی‌تان را تغییر می‌دهید؟

آیا هنگامی که از شما خواسته می‌شود در مقابل جمعی از مردم کاری را انجام دهید یا صحبت کنید، دچار مشکلاتی توأم با اضطراب شدید نظیر تپش قلب یا حتی لرزش و رعشه می‌شوید؟

آیا گاهی اوقات دچار فشار احساسی مانند تنفس کوتاه یا اینکه انگار قادر به تنفس نیستید، می‌شوید؟

آیا گاهی اوقات فشار احساسی را نظیر ترس از اینکه دارید دیوانه می‌شوید یا از دنیای واقعی جدا شده‌اید، تجربه می‌کنید؟

آیا از خوردن، نوشیدن یا نوشتن مطلبی در حضور جمعی از مردم واهمه دارید یا دست کشیده‌اید؟

آیا تعاملات اجتماعی با محل کار، آموزشگاه یا زندگی شخصی‌تان تعارض دارد؟

آیا هنگام حضور در جمع مردم احساس می‌کنید که مدام مورد قضاوت یا ارزیابی قرار می‌گیرید و حتی برای جلوگیری از بروز آن از این موقعیت‌ها دوری می‌کنید؟

آیا هنگام سر و کار داشتن با شخصیت‌های ذیصلاح نظیر استاد، رئیس یا افراد ذیصلاح دیگر دچار حالت عصبی، ترس یا ناراحتی شدید می‌شوید؟

آیا متوجه می‌شوید که ترس‌تان بیش از اندازه و غیرمنطقی است اما یارای مقابله با آن را ندارید؟

آیا اغلب اوقات از تلفن‌زدن به افراد ناشناس تحت فشار قرار می‌گیرید و از تماس با آنها خودداری می‌کنید؟

افرادی که تصور می‌کنند از یک یا چند مورد از این مشکلات رنج می‌برند، اغلب از شرایط خود احساس شرمساری می‌کنند و به پنهان‌کردن اضطرابشان به هر قیمتی خو گرفته‌اند. آنچه مسلم است راه‌هایی برای کمک به شما وجود دارد و شما می‌توانید برای تشخیص قطعی به پزشک متخصص مراجعه کنید.


نوشته شده در چهارشنبه 90/2/28ساعت 1:46 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

زن روانی،‌ کودک 4 ماهه‌اش را کشت
متهم با همکاری شوهرش جسد را درون صندوق عقب خودرو گذاشته بود تا آن را در زادگاهش کرمانشاه دفن کند.
جام جم: زنی که به اتهام کشتن پسر 4 ماهه‌اش از سوی پلیس جنایی شهرستان شهریار بازداشت شده است، روز گذشته برای تشخیص سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.

متهم با همکاری شوهرش جسد را درون صندوق عقب خودرو گذاشته بود تا آن را در زادگاهش کرمانشاه دفن کند.

روزهای پایانی هفته گذشته زن و مردی سراسیمه وارد یکی از کلانتری های کرمانشاه شدند و به یکی از ماموران گفتند فرزندشان مرده و نیاز به مجوز دارند تا جسد کودکشان را دفن کنند.

ماموران کلانتری از مرد غریبه و همسرش خواستند برای دریافت برگه دفن کودک به پزشکی قانونی مراجعه کنند، اما آن زوج با اصرار از مامور انتظامی مجوز دفن می‌خواستند.

جسد در صندوق عقب خودرو بود

مامور کلانتری که به آنها ظنین شده بود، در مورد کودک فوت شده پرسید که والدینش گفتند جسد در صندوق عقب خودرو قرار دارد.

پلیس جوان که شوکه شده بود، برای بررسی موضوع همراه آنها به سمت خودرو رفت و با باز شدن در صندوق عقب و مشاهده جسد پسری 4 ماهه که به طرز دلخراشی کشته شده بود، زوج جوان را بازداشت کرد.

ماموران در تحقیق از این زن و شوهر متوجه شدند در منطقه سرآسیاب شهرستان ملارد زندگی می‌کنند و مادر جوان، کودک 4 ماهه‌اش را کشته است.

به این ترتیب ماموران آگاهی شهرستان کرمانشاه طی مکاتبه‌ای با کارآگاهان جنایی آگاهی شهرستان شهریار، موضوع جنایت را اطلاع دادند.

به این ترتیب جسد کودک با هماهنگی قضایی به پزشکی قانونی استان تهران انتقال یافت و والدینش نیز در اختیار کارآگاهان جنایی آگاهی شهرستان شهریار قرار گرفتند.

اعتراف تکان‌دهنده مادر

مادر کودک که متهم اصلی پرونده بود و مشکل روحی شدیدی داشت، در بازجویی به پلیس گفت: چند روز پیش از حادثه 2 زن مرا در خانه‌مان کتک زدند. در جریان درگیری با آنها، زنی جوان به کمکم آمد و نجاتم داد و 2 زن غریبه فرار کردند.وقتی ماجرا را برای شوهرم تعریف کردم، او حرف‌هایم را باور نکرد. مادر سنگدل اضافه کرد: شب بعد نیز در غیاب همسر و 2 فرزند نوجوانم، زنی به اتاقم آمد و گفت بزودی پسر 4 ماهه‌ات را از این خانه می‌برم و بسرعت ناپدید شد.

متهم ادامه داد: سراسیمه به اتاق رفتم و نوزادم را بغل کردم.وقتی شوهر و 2 پسر نوجوانم به خانه بازگشتند، ماجرا را برایشان گفتم که دلداری‌ام دادند.

متهم با اشاره به کشتن فرزندش گفت: از ترس این‌که به 2 پسرم آسیبی برسد، آنها را به خانه یکی از اقوام بردم تا چند روزی آنجا بمانند و در امان باشند. ظهر روز 19 اردیبهشت وقتی شوهرم از خانه خارج شد، زن غریبه دوباره به سراغم آمد و می‌خواست با زور و تهدید پسرکوچولویم را با خود ببرد که مانع شدم.

وی اضافه کرد: دقایقی بعد از فرار زن غریبه، صداهایی به گوشم رسید که می‌گفت باید فرزندت را بکشی، در غیر این صورت زن غریبه اعضای خانواده‌ات را خواهد کشت. من هم با ترس و لرز چاقویی را از آشپزخانه برداشتم و سر پسرم را بریدم. سپس ساعت‌ها کنارش نشستم و گریه کردم.

متهم ادامه داد: با آمدن شوهرم به خانه و اطلاع از موضوع مرگ فرزندمان، اجازه ندادم جسد را در گورستان شهر دفن کند. آن را در صندوق‌عقب خودرو گذاشتیم تا با انتقال به شهرستان کرمانشاه ـ زادگاهم ـ در آنجا دفن کنیم.

پدر از جنایت همسرش گفت

درپی اعتراف این زن، شوهرش نیز در بازجویی به پلیس گفت: همسرم یک بیمار روانی است. با دیدن جسد پسر کوچولویم در خانه شوکه شدم و باور نمی‌کردم مادرش عامل قتل باشد.

وی افزود: همسرم اجازه نمی‌داد ماجرا را به خانواده‌هایمان اطلاع دهیم و به خاطر تهدیدهایش با او همراه شدم و جسد را به شهرستان منتقل کردیم.

بنابر این گزارش، در حالی که برای این زوج قرار قانونی صادر شده است، زن متهم روز گذشته برای تشخیص سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.تحقیقات تکمیلی در این رابطه ادامه دارد.


نوشته شده در چهارشنبه 90/2/28ساعت 1:44 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

خودسوزی دختر جوان مقابل چشمان نامزدش
دختر فوت شده نامزدم بود و می‌خواستیم تا چند ماه دیگر زندگی مشترکمان را شروع کنیم، اما از یک ماه پیش من و نامزدم بر سر مسائلی، دچار اختلاف شدیم. در این میان به طور اتفاقی در یکی از بوستان‌ها با دختری جوان آشنا شدم و این ارتباط ادامه داشت تا این‌که نامزدم متوجه ماجرا شد و از من خواست او را فراموش کنم.
جام جم: دختر جوان وقتی متوجه ارتباط پنهانی نامزدش با دختری غریبه شد، مقابل چشمان مرد جوان، خودسوزی کرد و جان باخت.

این موضوع پس از آن فاش شد که روز چهارشنبه گذشته مردی در تماس با سامانه 125 آتش‌نشانی برای نجات جان دختر و پسری جوان که در بوستانی نزدیک بلوار حدادی کرج در میان شعله‌های آتش گرفتار شده بودند، کمک خواست.

در پی این تماس، ماموران آتش‌نشانی با حضور در محل حادثه به مهار آتش پرداختند و 2 مصدوم حادثه را به بیمارستان منتقل کردند. تلاش پزشکان برای نجات آن 2 ادامه داشت، تا این‌که روز بعد دختر جوان بر اثر شدت جراحات جان باخت ولی مرد جوان زنده ماند. با تشکیل پرونده‌ای در این زمینه و شروع تحقیقات ماموران کلانتری 17 مهرویلا، جسد دختر جوان به پزشکی قانونی منتقل شد و مرد مصدوم مورد تحقیق قرار گرفت.

مرد جوان به پلیس گفت: دختر فوت شده نامزدم بود و می‌خواستیم تا چند ماه دیگر زندگی مشترکمان را شروع کنیم، اما از یک ماه پیش من و نامزدم بر سر مسائلی، دچار اختلاف شدیم. در این میان به طور اتفاقی در یکی از بوستان‌ها با دختری جوان آشنا شدم و این ارتباط ادامه داشت تا این‌که نامزدم متوجه ماجرا شد و از من خواست او را فراموش کنم.

وی اضافه کرد: من آنقدر شیفته آن دختر شده بودم که حرف‌های نامزدم در من اثر نمی‌کرد و او چند بار تهدید کرد در صورت ادامه ارتباط با دختر غریبه، خودکشی می‌کند ولی حرف‌هایش را باور نکردم.

مرد جوان ادامه داد: روز حادثه نامزدم در تماس تلفنی، از من خواست در بوستان محله‌مان به دیدن او بروم. پس از ملاقات، او حرف‌های قبلی‌اش را تکرار کرد و با عصبانیت از کیفش یک بطری بنزین و کبریت درآورد و مقابل چشمانم خودسوزی کرد. برای نجات او دست به کار شدم که شعله‌های آتش مرا هم در میان گرفت.وی یادآور شد: مرگ نامزدم تقصیر من بود. من با برقراری ارتباط پنهانی با دختری غریبه، باعث مرگ او شدم. البته گمان نمی‌کردم او تهدیدهایش را عملی کند. عذاب وجدان یک لحظه رهایم نمی‌کند.بنابراین گزارش، تحقیقات تکمیلی در این زمینه ادامه دارد.


نوشته شده در چهارشنبه 90/2/28ساعت 1:43 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

علی پروین وقتی درباره همه چیز حرف زد، از وزارت ورزش گرفته تا پرسپولیس و تیم ملی.
علی پروین کم مصاحبه می‌کند، اما هر وقت حرف می‌زند، جملاتی به زبان می‌آورد که تکان‌دهنده هستند. این دفعه هم علی پروین حرف‌هایی می‌زند که شاید به زبان آوردن آن‌ها از عهده هر کسی برنیاید.

*علی آقا خیلی کم پیدا هستید، شایعه شده بدهی مالیاتی دارید و حکم توقیف اموالتان صادر شده؟

من نمی‌دانم این حرف‌های بیهوده را چه کسی در می‌آورد، آخه کدام بدهی مالیاتی؟ کدام حکم توقیف؟ باور کنید من دنبال شکایت بازی نیستم وگرنه کاری می‌کردم دیگر از این خبر‌ها ننویسند.

*قضیه مجموعه ورزشی‌تان به کجا رسید؟

چندی پیش به همت یکی از دوستان جلسه‌ای خدمت آقای قالیباف بودیم و با آقای طلوعی و رضایی مسائل حل‌وفصل شد.

*نظرتان در مورد روز‌های پایانی لیگ‌برتر چیست؟

به نظرم بهترین نقطه قوت لیگ‌برتر برگزاری آن بود که جا دارد به دست‌اندرکاران آن به ویژه عزیز‌محمدی تبریک گفت و البته رقابت در پایین جدول حساس‌تر و داغ‌تر از بالای آن است. اگرچه در بالا به غیر از سپاهان که قهرمان شده بقیه به فکر کسب سهمیه آسیایی هستند و امیدوارم پرسپولیس جزو آن تیم‌هایی باشد که به رقابت‌های آسیایی می‌رود.

*در مورد پرسپولیس حرف زدید، چرا این تیم این قدر فراز‌ونشیب دارد؟

چون نمی‌گذارند علی دایی کارش را بکند و مدام او را به حاشیه می‌برند. بالاخره پرسپولیس نتیجه نگرفته و هواداران و مردم هم انتظارات «بجایی» از تیم دارند که خواسته‌هایشان برآورده نشده است.

*اگر شما جای دایی بودید استعفا می‌کردید؟

نه، اگر جای او بودم تا آخر فصل و پایان قراردادم کارم را ادامه می‌دادم. اصلاً برای چه دایی استعفا دهد؟ او مربی حرفه‌ای است و باید تا پایان قراردادش در تیم بماند.

*فکر می‌کنید علت افت پرسپولیس چیست؟

به نظرم پرسپولیس پاشیده شده است. چند نفر مصدوم هستند و چند نفر به دلیل مسائل حاشیه‌ای از تیم جدا شدند و در نهایت پرسپولیس خیلی لطمه خورده است. بالاخره وقتی تیم می‌بازد یک نفر مقصر نیست، کل عوامل در آن سهیم هستند. نمی‌شود تمام باخت‌های پرسپولیس را به گردن دایی انداخت. یکی باید یقه بازیکنان را بگیرد. وقتی فوروارد گل نمی‌زند تقصیر دایی چیست؟ البته کادرفنی هم در باخت سهیم است اما تمام کاسه کوزه‌ها را نباید سر آنها بشکنیم.

برخی‌ها معتقدند دایی باید مثل اسطوره‌های فوتبال اروپا و جهان در مجامع بین‌المللی سمت بگیرد؟

اتفاقاً من هم بر این عقیده هستم. دایی در فوتبال آسیا و جهان چهره شناخته شده‌ای است و رکورددار است و حیف است آقای گل جهان و رکورددار بازی در تیم‌ملی جایگاهی در AFC و فیفا مثل پلاتینی در یوفا و بکن‌باوئر در فیفا نداشته باشد.

البته او مربیگری را دوست دارد اما من فکر می‌کنم نقش دایی در فیفا پررنگ‌تر از مربیگری در فوتبال ایران است. بالاخره او هم باید مثل پلاتینی و پکن باوئر قید مربیگری را بزند، هرچند که در پرسپولیس حاشیه‌ها کارش را خراب کرد. دایی باید هر روز مواظب خودش باشد تا دچار مشکل و حاشیه نشود.

*راستی از ملاقات  خود با سعیدلو بگویید؟ حکم هیأت‌مدیره را گرفتید؟

نه بابا کدام حکم هیأت‌مدیره؟ من یک کار شخصی داشتم رفتم پیش آقای سعیدلو. البته خود ایشان هم می‌گفتند چون بحث وزارت ورزش مطرح است او بلاتکلیف است و نمی‌تواند هیچ تصمیمی بگیرد و هزینه‌ای کند. البته شنیده‌ام قرار است یک خانم هم جزو کاندیداهای وزارت ورزش شود اما به نظرم خیلی زشت است که یک زن وزیر ورزش ایران شود!

*شما از یکسری مربیان حمایت می‌کنید مثل قطبی، منصوریان و نمازی، دلیل‌تان چیست؟

ببینید زمانی از قطبی حمایت می‌کردم که او سرمربی تیم‌ملی ایران بود، الان هم منصوریان و نمازی شده‌اند مربی تیم‌ملی. من حمایت نکنم چه کسی باید حمایت‌شان کند؟ مگر قلعه‌نویی‌ها و ابراهیم‌زاده‌ها و... چطوری مربی شدند؟ بالاخره از یک جایی شروع و مدیرانی به آنها اعتماد کردند حالا هم باید به این بچه‌ها اعتماد کرد. من یک سؤال از شما دارم؟

*بفرمایید.

چند کارشناس علیه منصوریان و نمازی حرف زدند، اتفاقی افتاده است؟ آیا چیزی عوض شد؟ پس کسی به این انتقادات گوش نمی‌کند و بهتر است ما هم خودمان را سبک نکنیم. تیم‌ملی نوجوانان را می‌د‌هند به کسی که سابقه سرمربیگری ندارد تا او هم تیم را درست کند، به جای آنکه مؤاخذه‌‌اش کنند تازه تیم‌ملی جوانان را هم به او می‌دهند...

*از حجازی چه خبر؟

من چند روز پیش رفتم منزلش و به ایشان سر زدم. از خدا می‌خواهم  هرچه سریع‌تر او را شفا بدهد.

نوشته شده در چهارشنبه 90/2/28ساعت 1:38 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

مراسم عروسی در یک خانواده یهودی اصفهانی سال???? شمسی


نوشته شده در چهارشنبه 90/2/28ساعت 1:37 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ