چند سالی است که عرضه محصولات فرهنگی در سوپر مارکتها
رونق گرفته و آنچنان با سرعت انجام می شود که تنها کمی بعد از پایان یافت
اکران فیلم ها میتوان نسخه dvd یا vcd آن را از سوپر مارکتها خریداری
نمود.
جالب این جا است که خیل کثیری از این فیلم ها به فیلم های
کمدی اختصاص دارد که با تبلیغات فراوان در فروشگاه ها عرضه می شود و بنا
به اعتراف فروشندهها فروش نسبتا خوبی هم دارد!
فیلم هایی مثل" شیر
و عسل"،"زیگ زاگ"، "دردسر بزرگ"، "ازدواج در وقت اضافه"، "وفا 2012"،
"خاله سوسکه" و ... از جمله این فیلمهاست که با نگاهی به آن ها می توان
به نقاط مشترکی بین آن ها پی برد.
یک/ استفاده
از ماشین و خانههای لوکس آنچنانی در همه این فیلمها به چشم می خورد.
داستان هم معمولا یکی است. داستان افراد مرفهی که هیچ دردی جز ازدواج و
یافتن فرد مناسب ندارند و تنها ملاکشان هم صداقت و داشتن قلبی پاک! است و
نه لزوما هم کفو بودن!
دو/ رقص و آواز هم انگاز
جزء جدا نشدنی این گونه فیلمها است. اگر در سالهای قبل رقص مردان در
فیلمها برای خنده و در حد چند دقیقه و آن هم با کلی شرایط به کار برده می
شد، در این فیلمها مردان! با جدیت و اهتمام وصف ناشدنی می رقصند و آواز
می خوانند و البته آخرین متدهای رقص را هم به مخاطب یاد می دهند!
سه/ نکته جالب بعدی این است که بازیگران سینمای طنز در این گونه فیلم ها همیشه ثابت اند و غالبا از تعداد انگشت های دست فراتر نمی روند.
بهنوش
بختیاری، علی صادقی، مجید صالحی، فتحعلی اویسی(که بیشتر در نقش پدر پولدار
ایفای نقش می کند)، رضا شفیعی جم، مهران رجبی و البته "احمد پورمخبر" و
"حلیمه سعیدی" جزو لاینفک این فیلم ها هستند.
در مورد پور مخبر و
سعیدی گویا تنها بودنشان مهم است و نه نقشی که ایفا می کنند چرا که در
بیشتر مواقع جز چند دیالوگ کوتاه و یا آوازخوانی پورمخبر کار دیگری ندارند
و اگر نقششان را از فیلم حذف کنی هیچ آسیبی به فیلمنامه وارد نمی شود.
اگر
به موارد بالا عشوه هنرپیشههای خانم، لباسها و آرایشهای آنچنانی
بازیگران، استفاده از الفاظ عاشقانه و قربان صدقه رفتن هنرپیشهها را هم
اضافه کنید این سوال مطرح می شود که به راستی این فیلم ها چه پیامی دارند
و چه دردی را دوا می کنند؟ و آیا فرهنگ ما رقص کم دارد؟
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |