سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طواف دل

 

 
 

تهاجم فرهنگی (مد گرائی و آرایش غربی) در بین نوجوانان و جوانان دانش آموز مقدمه تهاجم فرهنگی دشمن تاریخ طولانی و مفصلی دارد ، استکبار جهانی و زورمداران عصرحاضر از آن هنگام که در تهاجمات نظامی خود به کشورهای غنی و دارای ذخائر ، گرفتارمبارزه حق طلبانه مردم شده و مجبور به سرمایه گذاری فراوان نیروی انسانی می شدند و از طرف محافل جهانی و مردم کشور خود درجهت این حضور و از دست دادن نیروی انسانی زیر فشار قرار می گرفتند ، استراتژی خود را تغییر داده و تهاجم فرهنگی خاصی رادر جهت بی هویت کردن جوانان و سرمایه های اصلی یک کشور برای حملات غیر انسانی خود به کار می گرفتند . آنها تا آنجا به این روش مبارزه دل بسته اند که ” لئو مک و لای“ انگلیسی در مورد روش تعلیم و تربیت انگلستان در میان مردم هند گفته است : “ ما باید حد اکثر توان خود را بکار ببریم تا طبقه ای بوجود آید که بین ما و میلیون ها افرادی که برآنها حکومت می کنیم مترجم باشند ، طبقه ای از اشخاص که از لحاظ خون و رنگ هندی ولی از جهت ذوق ، عقیده و اخلاق ،هوش و فکر انگلیسی باشند “. پایه های این تهاجم بر اساس تفکر فوق بوده در قرن حاضرهم به علت توسعه و گسترش وسائل ارتباط جمعی مانند تلویزیون ، ماهواره ، کامپیوتر و دیگر و سائل رسانه ای، شکل تهاجم مرموز تر شده ودر چرخة نیاز به اطلاعات و آگاهی های مورد نیاز این غول های رسانه ای ، همانند چاقوی دو دم عمل کرده و در اثر کمترین غفلت افراد تحت تاثیر و هجمه خود قرار می دهد . از تعامل و استفاده نا آگاهانه ازچنین رسانه هائی نفوذ فرهنگی بیگانگان بصورت آرام و به زیان فرهنگ خودی شکل می گیرد و این نفوذ در قالب ترفند های خاصی مقابله و تهاجم فرهنگی خود را عملی می نماید . آرایش و مد گرائی مظاهر فریبنده ای در تهاجم فرهنگی نفوذ فرهنگی در قالب تمایلات ، آرزو و آمال بیننده و به شکل آرام و تدریجی از طریق ارائه مد های گوناگون در لباس ، کفش ، آرایش و صور مختلف در دکورمنزل ، ساختمان ، سیستم ماشینی و … خود نمائی نموده و بر گرایش های یک قوم و ملت تاثیر می گذارد . و بر این اساس است که فرهنگ برهنگی و بی حجابی از طریق مد های لباس ، آرایش و … رایج می گردد و چنین نمودار می کند که زیبائی ، قدرت ونفوذ فرد متاثر از ظاهری خاص و سبک معرفی شده آنان است . صاحبان زر و سرمایه هم به نوعی مبلغ این فرهنگ شده و در جهت کسب درآمدهای سرشار در فراگیر نمودن این فرهنگ کوشش خواهند نمود . آنان که نمایندگی فروش کالاهای خارجی را دارند بدون توجه به معیار های فرهنگی کشور خود ، ایجاد کننده و معرف یک مد متاثر از فرهنگ وارداتی غرب خواهند شدوفعالیت خود را چنین ادامه خواهند داد پس از تولید یک نوع لباس با رنگ و زمینه ای مغایربا لباس های گذشته باید تبلیغات وسیعی را بکار گیرند. یک روش مرسوم و موثر در این تبلیغ اجیر کردن تعدادی نوجوان و جوان بیکار و حاضر شونده در محافل عمومی است . این مجموعه افراد که لباس های خود را به رایگان دریافت می کنند ، متعهد می شوند که در ساعات مشخصی از روز در محل رفت و آمد مردم و علاقه مندان به خرید ، بازدید و … حاضر شوند این خیابان شلوغ و تجاری که مرکز خرید پوشاک خانواده ها و محل نمایش جدید ترین نوع لباس ها است پایگاه حضور این مجموعه شده تا بتواند به نوعی مردم و صاحبان بوتیک را متاثر سازد . همزمان با این حرکت بازاریابان و عوامل فروش پوشاک ،تعدای لبا س (همانند لباس های افراد اجیر شده و به اصطلاح مد روز ) را به عنوان نمونه به بوتیک ها ارائه نموده و در جهت معرفی این نوع لباس ها تبلیغ ویژه ای خواهند داشت و برای اثبات ادعای خودپوشش همان جوانان را شاهد و گواه خواهد گرفت . فروشندگان این مغازه ها که در صدد کسب مشتری و فروش مناسب روزانه هستند تعدادی از این نمونه هارا سفارش داده وسپس با نمایش ابتکاری لباس ها پشت ویترین مغازه، عملکرد این تبلیغ رامضاعف خواهند نمود . چنین روشی به خریداران لباس(خانواده ها خاصه جوانان که روحیه ای تنوع طلب دارند) و به فروشندگاه پوشاک شهرستانی که برای خرید لباس راهی این شهر شده اند چنین تلقین می کند که پوشاک معرفی شده فروش مناسبی خواهد داشت و آنها را نیز به سوی خرید و تبلیغ چنین پوشاکی خواهد کشاند و پس از چندی در دورترین نقاط کشور هم این نوع لباس تبلیغ و توزیع خواهد شد تا آن زمان که چرخه اقتصاد تولید کنندگان ، مدل و پوشاک جدیدی را عرضه نماید و این ما جرا تکرار شود. از نظر روان شناختی نیز این هم گرایی و توجه به پوشش همسالان برای نوجوانان و جوانان مهم و قابل توجه است ، آنان برای اینکه زمینه های مناسبی درجذب شدن به گروه های دوستی و اجتماعی پیرامون خود را بدست آورند ، اقدام به همانند سازی با دیگران می نمایند تا باعث پذیرش آنان از خود شوند. بدیهی است اگر این جمع تحت تاثیر الگو های غربی قرار داشته باشند افرادعلاقه مند به ارتباط و جوانان بی هویت و مقلد را نیز به سوی خود متمایل نموده و ندانسته مبلغ چنین فرهنگ هائی خواهند شد . سبب شناسی تهاجم فرهنگی 1- نگرانی کشورهای استکباری از پیشرفت و گسترش فرهنگ اسلام بخصوص ایران و تلاش در جهت استحاله فرهنگی این کشورها از طریق بی هویت کردن نو جوانان و جوانان. 2- از بین بردن ارزش ها و روحیه انقلابی مردم که به نوعی حرکت استحماری اسبکبار جهانی را بی اثر و کند می کند . 3- دگر کون سازی اندیشه ها و آرمانهای الهی مردم و از بین بردن ایمان الهی آنان و حاکمیت بخشی به ارزش های مادی و ترویج دنیا گرائی که منافع بیگانگان را تضمین می کند . 4- تضعیف فرهنگ خود باوری و استقلال ، از بین بردن وحدت ملی و القاء تعارض بین توسعه کشور و ارزشهای انقلاب اسلامی. 5- پایین بودن اطلاعات و آگاهی های مذهبی بعضی از خانواده ها و نداشتن معیار های لازم برای تشخیص مظاهر فریبنده از رفتار های اصیل و اخلاقی . 6- فشارهای اجتماعی و خانوادگی فریب خوردگان ،که به نوعی تمدن را در خلاف اصول دینی تصویر سازی نموده و گرایش به دین را نوعی عقب ماندگی تلقی نموده اند . 7- ایجاد روحیه یأس و نا امیدی و نشان دادن عدم کار آیی حکومت دینی و الگوئی انقلاب اسلامی 8- و … ابزار و روش های تهاجم فرهنگی 1- ارائه تصاویرمستهجن و فیلم های محرک برای دور کردن جوانان از ارزش های اصیل اسلامی 2- الگو سازی هنرپیشه های غیر متعهد(تولید فیلم و سریالهای تلویزیونی مطابق با خصائص و روحیات نوجوانان و حوانان به جهت تاثیر گذاری فرهنگ غربی بر مردم و سینما گران داخلی ). 3- معرفی مظاهر دنیوی (مصرف گرائی ، توجه به ظواهر) برای تغییر ارزش ها و خود بیگانگی جوانان . 4- چاپ و نشر رمان های عاشقانه ، اشعار و مقالات غیز ارزشی و جهت دار برای دور کردن نیروهای انسانی از ریشه ها و اصالت مستحکم خویش. راه حل مشکل براستی راه حل مشکل کدام است؟ مربیان و اولیاء تربیتی چه روشی را باید بکار گیرند که نفوذ فرهنگ بیگانه را خنثی و یا کم اثر نماید ، در حالی که ناچار به استفاده از رسانه های ارتباطی روز هستند و استفاده از این ابزار روز به روز فراگیر تر می شود . برای یافتن جواب لازم است به عوامل موثر در ایجاد یک رفتار پرداخته شود و مشخص گردد که یک رفتار و یا عکس العمل در افراد چگونه شکل می گیرد . بدیهی است که رفتار خود یک معلول است و نباید بعنوان یک علت مورد توجه قرار گیرد البته بسیاری از اولیاء تربیتی به رفتار به عنوان یک عامل اصلی نگریسته اند و بدون توجه به علت حقیقی رفتار سعی در کاهش و یا تقویت آن داشته اند در حالی که رفتار خود یک معلول است و علت های موثری در بروز یک رفتاروجود دارندکه برابر اعتقاد تعدادی از نظریه پرداران عبارتند از : 1) اطلاعات ،آگاهی ها و دانسته های یک فرد که منجر به نوعی نگرش می شود. 2) رغبت ها ، تمایلات و خواسته ها ،که از احساسات درونی فرد متاثر می شوند. 3) ارزش ها ، باور ها و اعتقادات پذیرفته شده هر فرد چنانچه بخواهیم در رفتاری تغییر بوجود آید باید در عوامل موثر بر رفتار تغییر بوحود آوریم تا رفتار که تابعی از تاثیرات عوامل فوق است مطابق با نظر هدایت کننده و پدیرنده جهت دهی و هماهنگ گردد. الف ) اطلاعات ،آگاهی ها و دانسته های یک فرد که منجر به نوعی نگرش می شود. اطلاعات و دانسته ها زمینه ساز ایحاد نگرش ها هستند ، همچنین نگرش ها از جایگاه و نفوذ شخصیتی افراد نیز متاثر می شوند که این تاثیر ناشی از دانسته و یا اطلاعی قبلی و پذیرفته شده در افراد است و قسمت مناسبی از رفتار آدمی را بدون تحقیق و تفحص شکل می دهد برای یافتن چرائی یک رفتار باید آگاهی و نگرش فرد را کاوید ودلائل ذهنی اورا مورد توجه قرار داد ، مثلا اگر نگرش یک نوجوان این باشد که آرایش خاص مو و پوشش جلف و متفاوت از دیگران سبب زیبائی و جذبة او خواهد شد ، برای تامین این نیاز به پوشش خاص اقدام نموده و پس از عمل به این نگرش توجه (مثبت یا منفی)دیگران را نیز مشاهده خواهد نمود ، از آنجا این مقوله در راستای نیازهای روانی اوست نوعی تقویت وگرایش را در او به وجود خواهد آورد و انگیزه لازم برای ادامة رفتار او را به دنبال خواهد داشت . بجای مبارزه با این عملکرد و فشاروارد کردن بر فرد برای تغییر این گرایش و باید نگرش اورا تغییر دهیم و زمینه های منفی این گونه تقلید ها را به او بنمایانیم تا او به باور جدیدی برسد و خود به تغییر روش اقدام نماید . در این گونه مواقع آگاهی ها و نگرش های فردیا تایید می شوند و یا اصلاح می گردند و یا باید کلا تغییر نمایند ونگرش جدیدی مورد پذیرش آنان قرار گیرد که در هر حالت رفتار فرد هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت . ب )رغبت ها ، تمایلات و خواسته ها ، که از احساسات درونی فرد متاثر می شوند. آدمی در برابر هر موقعیت جدید دو نوع واکنش خواهد داشت. • احساس خوشایند از موقعیت جدید ،که این احساس سبب علاقه مندی و گرایش مثبت به آن موقعیت ، رفتار و یا گفتار خواهد شد و بگونه ای ادامة این راه و موقعیت را نیز تضمین خواهد نمود. • احساس ناخوشایند از موقعیت جدید ،که این حالت باعث نفرت ، گریز و فاصله گرفتن از موقعیت جدید خواهد شد و فرد سعی در فراموشی و خارج کردن آن از ذهنیت خود خواهد نمود . در تغییر رفتار باید احساسات فرد را مورد بررسی قرار داد و خوشایندی یا ناخوشایندی احساس را واکاوی و متاثر نمود ، برجسته سازی موقعیت های خوشایند با ابزارهای متداول تربیتی چون تشویق ، تایید ، وانمود سازی عملکرد افراد موثر و مثبت و منفی سازی موقعیت های ناخوشایند از طریق استدلال ، آموختن اجتناب ، همراه سازی با موقعیت های نا خوشایند پذیرفته شده ، از رمز و رموز کار مربیان توانمند خواهد بود ج )ارزش ها ،باور ها و اعتقادات پذیرفته شده هر فرد مجموعه دانسته ها،نگرش ها ، احساسات و تمایلات در صورتی که هماهنگ و مؤید یک دیگر باشند به اعتقاد ارتقاء یافته و به باور تبدیل می شوند . بدیهی است برای ایجاد تغییر در اعتقاد و باور افراد ، احتیاج به کار علمی و تلاش جدی تری داریم ، زیرا علاوه بر آنکه باید آگاهی افراد را متحول سازیم در نگرش آنها هم تاثیرات جدی بوجود آوریم . از طرفی بسیاری از رفتار ها پس از باور، درونی شده و زمینه ای از عادت وتکرار ادامه آن رفتار را پشتیبانی می کند و یا اینکه تاییدی از آموزه های دینی را با خود همراه نموده است . واضح است که چنین کار و روشی نیاز به درایت و توانمندی خاصی دارد و تخریب کننده یک باور و اعتقاد باید قدرت ساختن بنای مستحکم تری از آگاهی ، اعتقاد و نفوذ شخصیتی را داشته باشد . تجربه این دیدگاه و نظریه در محیط آموزشگاهی بر اساس چنین اطلاعات و دانسته هائی به کار مشاوره ای خود بصورت گروهی (مشاوره گروهی)و فردی ادامه داده و اغلب اوقات تاثیرات مثبت تغییر نگرش ومتقاعد سازی را به عینه مشاهده می نماییم . در چند سال اخیر که وضعیت پوشش(کم حجابی و بدحجابی) نگرانی های خاصی را ایجاد کرده است ، با مجموعه همکاران خود در کارشناسی فرهنگی ، اجتماعی و مشاوره اقدام به چنین فعالیت هائی نموده ایم . 1- ارائه دیدگاهی مثبت از حجاب متاثر از نظرات مراجع تقلید ، خاصه حضرت امام(ره) و شهید والا مقام آیت الله مطهری این فعالیت در قالب مسابقات کتابخوانی ، مطالعه و تحقیق با عنوان پوشش برتر ارائه می گردد و تا بتواند آگاهی و دانسته های دانش آموزان را تحت تاثیر قرار داده و ارتقا دهد . 2- در جلسات پرسش و پاسخ که در مدارس برگزار می گردد ، فلسفه حجاب ، دلایل مد گرائی و چگونگی ایجاد مد ، اهمیت مد ، فلسفه پوشش و چگونگی پوشش توضیح داده می شود و شبهات دانش آموزان مورد توجه و اصلاح قرار می گیرد و به سئوالات آنان در محیطی عاطفی و صمیمی پاسخ داده می شود . 3- در جلسات آموزشی و توجیهی مدیران و مربیان پرورشی به توجه در ارائه الگو ها، نحوة برخورد و تبیین مسائل بدون هر گونه برخورد منفی و زننده تذکر داده می شود و از آنان بعنوان یاوران این طرح درخواست مساعدت می گردد. 4- در برخوردهای فردی نیز ، صاحبان پوشش نامناسب در محیطی امن و صمیمی به چرائی رفتار و تاثیرات نامناسب پوشش ناقص خود ، واقف می شوند و برای گسترش این فرهنگ به مدد ما می آیند . البته این تذکرات و توجیهات با برنامه ریزی قبلی و پس از ایجاد صمیمیت و تعاملات عاطفی صورت می گیرد. به جهت ارزیابی از تاثیرات این روشهای تربیتی از مدیران و مربیان درخواست می گرددبه میزان پوشش های نامناسب(دیده شدن مو ، آرایش صورت در دختران ، پوشش جلف ، ژل زدن موها همراه با مدل های مغایرشئونات دانش آموزی در ظاهر توسط دختران و پسران ) در مدارس خود توجه نمایند و درصد انحراف را قبل و بعد از ارائه آموزشها به کارشناسی ارائه نمایند . در کارشناسی هم از طریق عکس های دریافت شده از دانش آموزان برای نصب روی کارت های شناسائی تشکل ها به این مهم توجه می شود . در مدارسی که مدیر ، معاونین و مربیان به این فعالیت اعتقاد داشته و هماهنگ عمل می نمایند ، نمود های مثبت بیشتری از رعایت دانش آموزان را مشاهده نموده و به تاثیرات این برخوردها و روش ها واقف شده و به کار خود دلگرم می شویم . تجربه فردی در محیط آموزشگاهی دربرخوردهای فردی خود با دانش آموزان و بکار گیری این رفتاردر موقعیت های مأنوس هم به نتایح مثبتی رسیده ایم که یک نمونه ازاین نوع رفتار ارائه می گردد. خواهری در مسابقات هنر های تجسمی مقام منطقه ای کسب نموده و سپس برای اعزام به مسابقات استانی آماده می شد ، این خواهر دارای پوششی جلف و نامناسب بود هر چند از نظر اخلاقی ، متواضع و پذیرنده به نظر می رسید . هنگامی که مقدمات اعزام او به استان فراهم می شد ، به جهت تقویت توانمندی های هنری او تعاملاتی صورت می گرفت،که او را به این اعتقاد رساند که حامی وی در کسب مقام و موفقیت های بعدی هستیم . این فضای صمیمی و یاورانه ،آگاهانه تقویت شد تا بتوانیم در فرصتی مناسب او را به رعایت پوشش خود تشویق و ترغیب نمائیم ، لذا از توانمندی های او که سبب ممتاز شدن ، بین دانش آموزان شده بود تعریف نموده و از او خواستیم که این ویژگی خود را به عنوان الگوئی از تلاش و مهارت ، محافظت و تقویت نماید . تا اینکه در یکی از مراجعات او به اداره که محیط کاری برای صحبت و هدایت مناسب به نظر رسید از خوشحالی خود به جهت موفقیت های هنری او سخن گفتیم و ادامه دادیم که از پوشش او علیرغم همه توانمندیهایش نگرانیم ! از صحبت هایش چنین دریافت نمودیم که نگرش او این است که چون کار هنری دارد پس باید در پوشش خود هم متفاوت از دیگران باشد یعنی در ظاهر و پوشش خود هم تابع آرایش ها و مدل هائی خاص باشد . پس از دریافت نظریات او این مقوله را باز نمودیم که این رفتار از وقار و حیای ممتاز دختران می کاهد و اورا مورد توجه چشم های ناپاک قرار می دهد و بصورتی در معرض خطر قرار می گیرد . برای اثبات ادعای خود نگاه مردانه به این پدیده را توضیح دادیم و اعلام نمودیم که منحرف ترین پسران ، هنگام انتخاب همسر به سمت کسی می روند که مورد اطمینان بوده و کمتر مورد توجه چشم های ناپاک و نفس های پلید باشند . همزمان با این صحبت ها نوعی پذیرش و پشیمانی همراه با شرم را در او مشاهده کرده و آثار تقید مانندپوشش دادن مو با شال و رعایت هائی در نگاه و … در همین جلسات مشاهده نمودیم. او ذهنیت خود را صادقانه به زبان می آورد “ این پوشش جذبه من را بیشتر و توانم را مضاعف نشان می دهد ” “جوانا ن دختران دارای حجاب سنگین را برای ازدواج انتخاب نمی کنند ” و دربرابرگفته های او بنای مستحکمی برای پوشش ، حیا و وقار خود همگام با دیگر توانمندی هایش ارائه می شد ، قطره های اشکی همراه با حیائی خاص ناشی از آگاهی به نتایج این رفتار گواهی بر تغییر نگرش او بود . پس از این برخورد صمیمی ، بررسی حالات و رفتار او در مدرسه و خارج مدرسه مورد توجه قرار گرفت ، تغییراتی اساسی در پوشش او بوجود آمده بود ،ما توصیه ای برای پوشش چادر به او نداشتیم اما انتخاب چادر توسط او ما را به تاثیر امر به معروف همراه با صیانت ازشخصیت افراد آگاه نمود. روزی که باید همراه با مربی خود به استان اعزام می شد شخصیت محجب و بزرگواری را مشاهده نمودیم که حیائی خاص در نهاد خود داشت و برخورد استوار او نشان دهنده آگاهی کامل به رفتار جدید خود و سپاسگذاری از برخورد صمیمانه ما بود. امیدواریم که رفتارها و برخوردهای بعدی ما و تمامی مربیان به نتیجه ای مثبت برسد و سبب نجات عزیزانمان از انحراف و پلیدی باشد .


نوشته شده در پنج شنبه 90/2/15ساعت 5:36 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ