همایش "بانوى بصیر" به منظور تجلیل از زنان برگزیده ایران در تالار بزرگ وزارت کشور با حضور محمود احمدى نژاد ، رییس جمهورى اسلامى ایران برگزار شد. به گزارش خبرآنلاین، گیبسن در درام کمهزینه «بیدستر» («سگ آبی») که روز سهشنبه در کن نمایش داده شد، نقش مدیر افسرده یک شرکت تولید اسباببازی را بازی میکند که با استفاده از یک بیدستر عروسکی میکوشد زندگی خود را بار دیگر در مسیر طبیعی بیندازد. شاید هر مخاطبی با دیدن عکسهای این قصر زیبا ابتدا گمان کند که لابد قصری قدیمی در رم، مادرید، پاریس یا لندن است؟ قصری متعلق به «سر»ها، «کنت»ها، «سزار»ها ... و یا سرمایهداران کلان دهههای گذشته. اما این گمان کاملاً خطاست. این قصر نه قدیمی است و نه در خارج از کشور قرار دارد. بلکه قصری نوساز در یکی از خیابانها تهران است. محل سکونت من نیز در شمال شهر تهران است. البته نه در محلههای گران نیاوران، دزاشیب یا فرمانیه، بلکه در بلندیهای اطراف «امامزاده قاسم – ع». کوچههای باریک، آپارتمانهای بلند با زیربنایی اندک و برخوردار از دهها واحد غیر مسکونی و پر مخاطره برای سکونت ما.
- فیلم سینمایی «بیدستر» به کارگردانی جودی فاستر با بازی مل گیبسن در بخش خارج از مسابقه شصت و چهارمین روی پرده رفت.
«بیدستر» این ماه به طور محدود در آمریکای شمالی روی پرده رفت، اما فروش چندانی نداشت. با این حال منتقدان حاضر در کن از این فیلم نامتعارف که خود جودی فاستر در آن نقش همسر سردرگم گیبسن را بازی میکند، به خوبی استقبال کردند.
گیبسن که این اواخر با اتهام خشونت خانوادگی روبرو شد و در چند سال اخیر به دفعات به خاطر سخنان نژادپرستانه، زنستیزی و مسائل دیگر در صدر اخبار قرار داشته، در نشست مطبوعاتی «بیدستر» شرکت نکرد، اما در مراسم فرش قرمز حضور داشت.
فاستر 48 ساله که دو جایزه اسکار در کارنامه دارد، گفت: «او حرف نمیزند، اما اینجاست.»
بخش زیادی از بحثها در نشست مطبوعاتی درمورد تشابه اتفاقات «بیدستر» با زندگی شخصی گیبسن بود و اینکه حضور او در فیلم تا چه حد میتواند به فروش آن لطمه بزند.
فاستر گفت او و گیبسن 55 ساله سالهاست دوست هستند و او اعتقاد دارد کار مشترک آنها میتواند باعث شود او بر شیاطین درون خود غلبه کند. فاستر همچنین تاکید کرد بازی در «بیدستر» برای گیبسن یک حالت درمانی داشت.
مل گیبسن در مراسم فرش قرمز فیلم «بیدستر»
او گفت: «فکر میکنم گیبسن به این فیلم افتخار میکند. فکر میکنم به آنچه نشان میدهد افتخار میکند و میخواهد مردم این جنبه او را ببینند. گیبسن مردی بسیار درونگراست، اما آنچه روی پرده نشان میدهد به قدری عمیق است که آن را درک میکنید.»
فاستر تاکید کرد زندگی شخصی گیبسن آشکارا منبع الهام او در خلق شخصیت والتر بوده که با بیدستر عروسکی خود هم همه جا از سر کار گرفته تا در خانه سر میز شام از ترسها و تمایلات خود پرده برمیدارد.»
گیبسن برای فیلم سال 1995 «شجاع دل» برنده اسکار بهترین فیلم و کارگردان شد. او پارسال پس از پنج سال دوری از دنیای بازیگری در فیلم «لبه تاریکی» به کارگردانی نقشآفرینی کرد.
فاستر هم اولین بار در 14 سالگی برای فیلم «راننده تاکسی» نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. او برای «متهم» 1988 و «سکوت برهها» 1991 دو بار برنده اسکار بهترین بازیگر زن شده و برای فیلم «نل» 1994 نامزد دریافت این جایزه بود.
شصت و چهارمین جشنواره فیلم کن 11 تا 22 مه (21 اردیبهشت تا اول خرداد) برگزار میشود.
در پی تهیهی گزارشی در سطح شهر تهران بود که ناگهان از مقابل این قصر عبور کرده و چشمانش خیره میماند. ما بقیهی ماجرا را به نقل از خودش بخوانیم:
همینطور عرقریزان به پیادهروها نگاه میکردم که ناگهان زیبایی یک پیادهروی اختصاصی نظرم را به خود جلب کرد. اما سرم را که بالا کردم، بهتزده شدم. البته نه فقط به خاطر دیدن یک قصر زیبا، بلکه به خاطر دیدن دو طاووس زنده که مانند دو مجسمه یا بهتر بگویم دو سرباز زنده در دو طرف سر در این قصر ایستاده بودند.
فوری از خودرو پیاده شدم. چرخش چشم کفاف نمیداد، لذا با حرکت سر به راست و چپ و بالا و پایین نمای بیرونی این قصر نظری انداختم. بهتم تشدید شد. با همین بهت فوری به طرف کیف دوربین رفتم تا چند عکس زیبا تهیه کنم، اما به ناگاه سایهای بر سرم افتاد و همینطور که نشسته بودم، متوجه شدم که به جز چهار ستون قوی که در واقع پاهای دو محافظ قصر بودند، چیز دیگری نمیبینم.
از جسارت روحیهی خبرنگاری استفاده کردم و خونسرد سری بالا کردم. قبل از این که چیزی بگویم، یکی از آنان با صدایی کاملاً محکم گفت: اجازه نداری عکس بگیری. پرسیدم چرا؟ گفت: چون اجازه داریم دوربینت را خرد کنیم. هر کس اقدام به عکس گرفتن از این قصر کند، دوربینش را خرد میکنیم!
حق بدهید که دیگر فرصت یا بهتر بگویم جرأت این نبود که بگویم: «بیخود میکنید، چنین قانونی نداریم». لذا تشکر کردم و بساط را پهن نکرده جمع کردم و به راه افتادم.
اما عذاب وجدان ناراحتم میکرد. شاید هم گردنکلفتی نگهبانان مرا بر سر لج آورده بود. در هر حال علت هر چه بود نمیدانم، ولی تصمیم گرفتم حتماً از این قصر و طاووسهایش عکسبرداری کنم و این کار را کردم. نمیدانم که این قصر متعلق به کیست؟ و خوشحال میشوم اگر بدانم.
البته مالک خودش هم میداند که قصر عجیب و قریبی ساخته است و طاووسها نیز بر حس کنجکاوی بیننده میافزاید، لذا آیهی «و ان یکاد» را باخطی خوش به صورت کچ کاری در زیر طاق حکاکی کرده است که یک موقع چشم نخورد.
اما، با دیدن این آیه، آن هم بر سر در قصری که به رغم زیبایی هیچ انطباقی با فرهنگ اسلام نداشت، مرا به یاد حکایتی قدیمی انداخت که به صورت خلاصه به شما عرض میکنم:
میگویند: روزی یکی از انبیای الهی در گذر خود به مردی پیر و فرتوت برخورد که برای خود جایگاهی در بالای درختی کهنسال ساخته بود و در آن به عبادت خدا مشغول بود. سر سخن را با او باز کرد و در نهایت پرسید: حالا چرا اینجا زندگی میکنی؟ گفت: جوان که بودم در عالم رؤیا به من خبر دادند که بیش از 900 سال زندگی نخواهم کرد، لذا حیفم آمد که این عمر کوتاه را به جای عبادت، در راه ساختن خانه و کاشانه تلف کنم. آن نبی گفت: اما به من خبر رسیده که زمانی خواهد رسید که در آن مردمان بیش از 80 یا 90 سال عمر نمیکنند، اما برای خود قصرها و برجها میسازند. او گفت: ای بابا، اگر عمر من 90 سال بود که آن را با یک سجده سپری میکردم.
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |