سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طواف دل

ازدواج یک ایرانی و یک برزیلی آن هم از نوع فوتبالیست آن ، اتفاقی جالب توجه در نوع خود است.
فوتبال دنیای عجیبی دارد، وقتی سرگذشت فابیو (علیرضا) کاروالیو دو‌سانتوز را می‌خوانید متوجه این موضوع خواهید شد؛ کسی که فکرش را هم نمی‌کرد روزی در ایران عاشق شود و زندگی‌اش را با یک دختر ایرانی ادامه دهد. دروازه‌بان مس رفسنجان اکنون تمام خوشبختی‌اش را در ایران می‌بیند و حاضر نیست کشورمان را ترک کند. او یک برزیلی زن‌ذلیل! به حساب می‌آید؛ آن‌قدر عاشق خانواده همسرش است که حتی اسمش را با نظر مادر‌زنش انتخاب کرده حالا تا آخر ماجرا را خودتان حدس بزنید.
بخش هایی از این گفتگوها در ادامه آمده است.

• اصلا فکرش را نمی‌کردم روزی به ایران بیایم اما حرفه‌ام باعث شد به ایران بیایم و با دیدن مردم ایران و فرهنگ‌شان علاقه‌ام دو‌چندان شد و بعد از آشنایی با همسرم عاشق او شدم و ازدواج کردیم. اصلا به ماندن در ایران فکر نمی‌کردم، چه برسد به ازدواج.

• روز خواستگاری خیلی خوشحال بودم و این شروع یک زندگی جدید برایم بود، البته خانواده همسرم در این راه خیلی به من کمک کردند. ‌راستش را بخواهید هیجان زیادی داشتم برای رسیدن به هدفم، مصمم بودم و سایر مسائل برایم مهم نبود.

• فرهنگ ایران با کشور من متفاوت است؛ ایران کشوری است با فرهنگ اسلامی در خاورمیانه که با برزیل تفاوت‌های زیادی دارند اما من ایران و فرهنگ‌اش را بیشتر از برزیل دوست دارم. باورتان نمی‌شود اما از وقتی لب به غذاهای ایرانی به خصوص کوبیده و قورمه سبزی زدم دیگر به غذاهای برزیلی فکر نمی‌کنم.

• خانواده‌ام وقتی خبر ازدواج با یک دختر ایرانی شنیدند تعجب نکردند؛ بلکه ترسیدند، چون چیزهای خوبی از ایران نشنیده بودند اما وقتی با سیمین به برزیل رفتیم و آن‌ها دیدنش، نظرشان عوض شد اما هنوز ترس داشتند تا این‌که به ایران آمدند و فهمیدند مسایلی که در مورد ایران گفته می‌شود وجود ندارد. الان راضی هستند.• روابط زن‌ها و مردها در ایران توجه مرا جلب کرد و وقتی دیدیم میان آن‌ها احترام و مرزبندی رعایت می‌شود علاقه‌مند شدم به اسلام و بعد هم که ازدواج کردم و با خواست خودم مسلمان شدم.

• اسم ایرانی‌ام را مادر زدنم برای من انتخاب کرد و فکر می‌کنم اسم جالبی باشد.

• من 31سال سن دارم و می‌توانم تا چندسال دیگر دروازه‌بانی کنم؛ ولی دوست دارم دخترم ایزابلا جعفری کاروالیو دوسانتوز را در ایران و به شیوه ایرانی تربیت کنم، در برزیل آزادی بیش از حد برای تربیت دختربچه‌ها مشکل‌ساز است.

• فوتبال برزیل به لحاظ امکانات و مسائل حرفه‌ای خیلی از ایران جلوتر است و لیگ‌های استانی برزیل با برنامه‌تر و بهتر از ایران برنامه‌ریزی می‌شود چه برسد به لیگ برترشان. ایران اگر می‌خواهد در فوتبال پیشرفت کند باید خیلی حرفه‌ای‌اتر از این که الان هست عمل کند.

• دلیل ورود بازیکن ضعیف برزیلی به فوتبال ایران از مدیران برنامه‌ و‌ باشگاه‌هاست؛ مدیر برنامه‌ها دروغ می‌گویند و مدیر باشگاه‌ها هم تحقیق نمی‌کنند و همین موضوع سبب می‌شود بازیکنان ضعیف وارد فوتبال ایران شوند.

همسر فابیو کاروالیو : فابیو عشق ایران استاصفهان آمده بود، یک‌دل نه صد‌دل عاشق کارمند روابط بین‌المللی باشگاه ذوب‌آهن شد. دروازه‌بان برزیلی هر‌چه زمان گذشت از فرهنگ ایران و آداب رسوم ایرانی خوشش آمد و در نهایت حاضر شد مسلمان هم شود؛ او که برخلاف هموطنانش مخالف بی‌بند‌و‌باری‌های رایج در کشورش بود، سبب شد تا پایه‌های زندگی‌اش را با یک آبادانی اصیل شکل دهد تا زیاد هم از برزیل دور نشود‌. خانم جعفری همسر فابیو اکنون از این‌که با یک‌خارجی ازدواج کرده، خوشحال است و می‌گوید در خواب هم نمی‌دیده با یک برزیلی ازدواج کند. با او در خصوص این سبک از زندگی صحبت کردیم:

• من در باشگاه ذوب‌آهن اصفهان کار می‌کردم و به خاطر کارم در امور بین‌الملل با بازیکنان خارجی ارتباط داشتم و همین موضوع باعث ‌آشنایی ما شد. معیارم برای ازدواج با فابیو بیشتر علاقه بود و بعد سعی کردم بقیه جوانب را درست کنم.

• او چون تا حالا در کشورهای مسلمان بازی نکرده بود، حجاب ایرانی‌ها برایش پدیده تازه‌ای بود. با خانواده‌ام مشکل نداشت، اما اوایل کمی سخت بود چون پذیرش این موضوع برای خانواده‌ام کمی دشوار بود. من هم گفتم یک روز بیاید خانه تا پدر و مادرم او را ببینند‌.همان روز خواستگاری صحبت کرد و خودم شدم مترجم خواستگارم (خنده)

• راستش فکرش را نمی‌کردم با یک فوتبالیست ازدواج کنم، آن‌هم از نوع خارجی؛ ازدواج با فابیو زندگی مرا عوض کرد؛ البته ازدواج با یک‌فرد غیر‌ایرانی سختی‌های خاص خودش را دارد، ‌ما دائما در سفر بین 2‌کشور هستیم یا این‌که خانواده فابیو به ایران می‌آیند.

• فرهنگ آن‌ها خیلی شبیه به ایرانی‌هاست، به‌خصوص قسمت جنوب ایران. من چون آبادانی هستم با خانواده فابیو راحتم‌. آن‌ها دست‌و‌دلباز و خونگرم هستند و غذاهای تند هم زیاد می‌خورند. البته برخی از رفتارهایی که دارم و یا غذاهایی که تهیه می‌کنم، برایشان جالب است.

• در مورد فوتبال مشکلی نداریم. خوشبختانه هر 2‌پرسپولیسی‌هستیم، البته صنعت نفت جای خودش را دارد.

• در مورد علاقه آبادانی ها به برزیل یک چیزهایی برایش گفته بودم، اما باورش نمی‌شد تا این‌که رفتیم آبادان، آن‌جا یک دستفروش کلی دمپایی ابری با پرچم برزیل می‌فروخت که برای فابیو جالب بود و وقتی بازی‌های صنعت نفت را ‌دید و شعار هواداران را شنید، متوجه حرف‌های من شد.

• زندگی فعلی‌مان راضی کننده است و چون علاقه و عشق اصلی‌ترین مساله زندگی‌مان است مسائل دیگر را سخت نمی‌گیریم. درآمد فابیو کفاف زندگی‌مان را می‌دهد. اتفاقا دنبالش هستیم تا ملیت ایرانی برای فابیو بگیریم تا بتواند در لیگ برتر هم بازی کند.

• البته زوج‌های ایرانی خوشبخت هم زیاد داریم اما من از ازدواج با یک‌برزیلی مثل فابیو خوشحالم؛ او خیلی خوب است و شخصیت و علاقه‌اش به ایران او را فردی قابل احترام برای من کرده است.

• فابیو که از مسائلی مانند مهریه سردر نمی‌آورد، اما خانواده‌ام اعتقاد داشتند برای زندگی با یک خارجی باید گارانتی وجود داشته باشد و او یک باب آپارتمان به‌نام من خرید، و‌لی مهریه به شکل مرسوم نداشتم.


نوشته شده در چهارشنبه 90/3/25ساعت 7:24 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

فارس نوشت:

طبق قانون مجازات اسلامی، زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از 10 روز تا 2 ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد؛ اما باید از مسئولان این سوال را پرسید که تاکنون چه میزان به این قانون عمل شده است.

یکی از مواردی که موجب برخورد قضایی و تعیین مجازات توسط دستگاه قضایی می‌شود، بحث جرایم ضد عفت و اخلاق عمومی است که در فصل هجدهم کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی و در بخش تعزیرات به آن پرداخته شده است که نگاهی به آن خواهیم داشت:

* ماده 637- هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا 99 ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه‌کننده تعزیر می‌شود.

* ماده 638- هرکس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی کند علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا 2 ماه یا 74 ضربه شلاق محکوم می‌شود و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نیست ولی عفت عمومی را جریحه‌دار کند فقط به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

تبصره- زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از 10 روز تا 2 ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.

* ماده 639- افراد زیر به حبس از یک تا ده سال محکوم می‌شوند و در مورد بند الف علاوه بر مجازات مقرر، محل مربوطه به طور موقت با نظر دادگاه بسته خواهد شد:

الف: کسی که مرکز فساد یا فحشا دایر یا اداره کند.

ب: کسی که مردم را به فساد یا فحشا تشویق کرده یا موجبات آن را فراهم کند.

تبصره- هرگاه بر عمل فوق عنوان قوادی صدق کند علاوه بر مجازات مذکور به حد قوادی نیز محکوم می‌شود.

*ماده 640- اشخاص ذیل به حبس از 3 ماه تا یک سال و جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا 6 میلیون ریال و تا 74 ضربه شلاق یا به یک یا دو مجازات مذکور محکوم خواهند شد:

1- هرکس نوشته یا طرح، گراور، نقاشی، تصاویر، مطبوعات، اعلانات، علایم، فیلم، نوار سینما یا به طور کلی هر چیز که عفت و اخلاق عمومی را جریحه‌دار کند برای تجارت توزیع کند و به نمایش و معرض انظار عمومی گذارد، بسازد یا برای تجارت و توزیع نگاه دارد.

2- هرکس اشیاء مذکور را به منظور اهداف فوق شخصا یا به وسیله دیگری وارد یا صادر کند و یا به نحوی از انحاء متصدی یا واسطه تجارت و هرقسم معامله دیگر شود یا از کرایه دادن آنها تحصیل مال کند.

3- هرکس برای تشویق به معامله اشیای مذکور در فوق یا ترویج آن اشیاء به نحوی از انحاء اعلان و یا فاعل یکی از اعمال ممنوعه فوق و یا محل به دست آوردن آن را معرفی کند.

تبصره 1- مفاد این ماده شامل اشیائی نخواهد بود که با رعایت موازین شرعی و برای مقاصد علمی یا هر مصلحت حلال عقلایی دیگر تهیه یا خرید و فروش و مورد استفاده متعارف علمی قرار می‌گیرد.

تبصره 2- اشیای مذکور ضبط و محو آثار می‌شود و جهت استفاده لازم به دستگاه دولتی ذیربط تحویل خواهد شد.

* ماده 641- هرگاه کسی به وسیله تلفن یا دستگاه‌های مخابراتی دیگر برای اشخاص ایجاد مزاحمت کند علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات، مرتکب به حبس از یک تا 6 ماه محکوم خواهد شد.

با توجه به موارد ذکر شده، باید این سوال را از مسئولان قضایی و دولتی پرسید که با توجه به اینکه قانون تقریبا دست آنها را برای برخورد با مخلان اخلاق عمومی بازگذاشته است چرا همچنان باید شاهد بروز گسترده انواع پدیده‌های ضدعفت اخلاق عمومی، از پوشش‌های نامناسب دختران و پسران جوان گرفته تا پخش گسترده و بی‌مهابای محصولاتی باشیم که فرهنگ عمومی را مورد هجمه قرار داده‌اند باشیم؟

یکی از نمودهای اقتدار نیروی انتظامی زمانی است که بتواند با این پدیده‌ها بدون در نظر گرفتن مصلحت‌اندیشی‌ها و بیم از واکنش این عده قلیل، برخورد کند و این را بداند که در این راه حمایت گسترده مردمی را به دنبال خود خواهد


نوشته شده در چهارشنبه 90/3/25ساعت 7:23 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

از سوی گروه گرافیک دانشگاه آزاد قم روز گذشته 17 خرداد نمایشگاه عکسی برگزار شد که در این نمایشگاه از عکس‌های دانشجویان بی‌حجاب استفاده شده و در معرض دید دانشجویان پسر نیز قرار گرفت.

دانشجویان رشته گرافیک دانشگاه آزاد قم در حرکتی تعجب بر انگیز و دور از شأن دانشجویی، عکس های خود را برای حضور در یک نمایشگاه به صورت بی حجاب در معرض دید دانشجویان قرار دادند.

به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، از سوی گروه گرافیک دانشگاه آزاد قم روز گذشته 17 خرداد نمایشگاه عکسی برگزار شد که در این نمایشگاه از عکس‌های دانشجویان بی‌حجاب استفاده شده و در معرض دید دانشجویان پسر نیز قرار گرفت.
 
دانشجویان دختر رشته گرافیک دانشگاه آزاد قم برای حضور در این نمایشگاه گرافیک، عکس‌های خود را به صورت بی‌حجاب و با پوشش زننده که برخی از آنها در خوابگاه‌های دانشجویی گرفته شده را در این نمایشگاه در معرض دید قرار دادند و حتی این دانشجویان دختر با حضور در این نمایشگاه در خصوص خواص هنری عکس‌های بی‌حجاب خود به حاضران توضیحاتی می‌دادند.


براساس این گزارش، مسئولان امور دانشجویی و حراست دانشگاه آزاد قم در خصوص برپایی این نمایشگاه تحرکی انجام ندادند که این امر موجب نارضایتی و اعتراض دانشجویان این واحد دانشگاهی شد.

این در حالی است که مسئولان دانشگاه آزاد واحد قم در نوع پوشش دانشجویان دختر و پسر این دانشگاه حساس هستند اما درباره برگزرای این نمایشگاه که دختران دانشجو به راحتی تصاویر بی‌حجاب و بعضاً با پوشش‌های زننده خود را منتشر کردند اقدامی انجام ندادند

==================جوابیه روابط عمومی  دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم ================

جوابیه روابط عمومی  دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم پیرامون خبر منتشره در بعضی از سایت ها مبنی بر برگزاری نمایشگاه عکس دانشجویان بدون  رعایت حجاب در تاریخ 17/3/90  در واحد قم
روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم اعلام نمود در تاریخ 17/3/90 هیچ نمایشگاهی در واحد قم برگزار نگردیده و اگر منظور ژوژمان کلاسی رشته گرافیک است تاریخ 16/3/90 می باشد .
به اطلاع می رساند که رشته گرافیک یکی از رشته های هنری است که دانشجویان برای ارائه آثار خود در پایان هر ترم  اصطلاحا آثار خود را « ژوژه » می کنند یعنی برای قضاوت کردن و اخذ نمره در معرض دید اساتید مربوطه قرار می دهند و تمام اساتید رشته گرافیک واحد قم به دلیل درصد بالای دانشجویان دختر ، خانم می باشند که این ژوژمان نمایشگاه عکس اطلاق نمی شود بلکه داخل کلاس با حضور دختران آثار هنری روی دیوار نصب و در مدت زمان کوتاه برای اخذ نمره نهایی باقی می ماند .
تعداد آثار هنری آنها بیش از 1000 اثرکه غالبا تصاویر چهره و حتی رنگ ها نقاشی بوده است . اگر موردی هم رئال بوده همه عکس ها در محوطه و کلاس مخصوص خواهران نصب گردیده و دستور رسمی هم عدم ورود آقایان است .
ضمنا یاد آور می شود این دانشکده  دارای دو قسمت کاملا مجزا برای خانم ها و آقایان می باشد و به عنوان اولین الگوی تفکیک در آموزش عالی در گذشته مطرح بوده است .
به نظر می رسد تصویر برداشته شده به وسیله  تلفن همراه شخصی و ارسال آن به سایت خبری ناشی از شیطنت بوده است .
زیرا برابر مقررات اعلام شده از سوی مدیر گروه و مسئولین ژوژمان و به دلیل تفکیک ساختمان هیچ  دانشجوی پسری حق ورود به این محوطه را نداشته و از خبرگزاری محترم درخواست می شود اگر پسری وجود دارد که بر خلاف مقررات وارد شده معرفی تا برخورد لازم صورت گیرد .
لازم به ذکر است حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر ایراندوست ریاست محترم  دانشگاه شخصا به محل  دانشکده مراجعه و ضمن فراخوان کلیه دست اندر کاران با حساسیت ویژه موضوع بررسی و در صورت وجود تخلف برخورد قانونی صورت خواهد گرفت .
                            
     روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم


نوشته شده در چهارشنبه 90/3/25ساعت 7:23 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |


دختری که درد احساس نمی کندرسانه‌های رسمی انگلستان اعلام کردند که یک دختربچه چهار ساله به نوعی بیماری مبتلاست که طی آن هیچ‌گونه دردی را احساس نمی‌کند.

به گزارش ایسنا، براساس گزارش رسانه‌های رسمی انگلستان این دختربچه چهار ساله که «گریس ریدل» نام دارد و اهل منطقه «بیرمنگهام» است به سندرم عدم احساس درد مبتلاست و این موضوع باعث شده است تا آستانه تحمل درد در بدن وی بسیار بالا باشد. به همین دلیل، این کودک هیچ‌گونه دارد، سوختگی و سوزشی را احساس نمی‌کند.

مادر 31 ساله این دختربچه در مصاحبه‌ای با روزنامه دیلی‌میل خاطرنشان کرد: دخترم با وزن سه کیلو و 600 گرم به دنیا آمد، اما 12روز پس از تولد پزشکان این سندرم را در وجود او تشخیص دادند و اعلام کردند که علت بروز این بیماری تغییرات ژنتیکی است.

نوشته شده در سه شنبه 90/3/17ساعت 9:15 صبح توسط دلدار نظرات ( ) | |

ماجرای عاشق شدن دختر سرهنگ و علاقه به یک پیرمرد آخوند

پای درس آیت الله جاودان

اگر همّ آدم، همّ واحد شود و فقط یک غصه در دلش باشد، کارش به حل آن غصه منحصر می­‌شود. تا حل نشود نمی­‌تواند رها کند. هر چقدر هم زمان می­‌گذرد بیشتر کار می­‌کند غصه­اش قوی­تر می­‌شود. خاصیتش این است. غصه قوی­تر می­‌شود. تا یک روزی غصه بر طرف می­‌شود. آدم به جایی می­‌رسد که غصه­‌اش را بر طرف می­‌کنند. در این زمینه حاج آقا حق­‌شناس‌حدیثی فرموده بودند: خدا خودش همه­ی غصه­‌های دیگر را اداره می­‌کند. شما دیگر غصه­‌ی نانت را نخور. ظهر نان را می­‌آورند در خانه می­‌دهند.

مرحوم آقا شیخ مرتضی، زمستان هم آب یخ می­‌خورد. حالا چه دردی داشت؟ جگرش چطور سوخته بود نمی­‌دانم! یک روز هرچه این در و آن در زدند، یخ پیدا نکردند. در زمستان یخ پیدا نمی­‌شود. یک کسی که او را نمی­‌شناسیم در زد و یخ آورد.


مرحوم آقا شیخ محمد تقی بافقی با دوستانشان به جمکران رفته بودند. در آنجا دیر وقت می­‌بینند در می­‌زنند. دم در رفتند و دیدند کسی آمده است و روی سرش کرسی است. فصل زمستان بود و هوا سرد بود. روی سرش کرسی و لحاف کرسی و منقل آورده بود. شب­های زمستان قم خیلی سرد است. برایش کرسی آوردند. او فقط یک غصه داشت. غصه­‌اش امام زمانش بود. فقط او را می­‌خواست. غصه­‌اش فقط همان بود. الان که سرد است و کرسی لازم دارد خدا کرسی­‌اش را می­‌فرستد. تو یک غصه داشته باش، همه زندگی‌­ات آباد می­‌شود. رضا شاه با ایشان درگیر شد. جنگ رضا شاه این طور بود که دشمنانش را لِه می‌­کرد. اما رفت و آمد، لگد زد، فحش داد، با عصا زد و ... پیرمرد را زد. او را چند روز به زندان بردند. این مسئله عجیب است، وقتی به زندان می‌رفت، با پولی که در جیب داشت، یک مقداری نخودچی و کشمش خرید. غذای زندان را نخورد. غذای زندان حرام است. دو سه روز را با نخودچی و کشمشی که در جیبش ریخته بود زندگی کرد. بعد هم آزادش کردند و به حضرت عبدالعظیم تبعیدش کردند. گفت من می‌مانم، این می­‌رود. ایشان ماند و دو سال بعد از پهلوی از دنیا رفت.

یک مطلب غریبی برایتان عرض می­‌کنم. خیلی غریب است. ممکن است به نظرتان خیلی عجیب باشد. آقای حاج حسین آقای مداح که خدا رحمتش کند حدود 50 سال اینجا روضه خوانده بود. ایشان می­‌گفت زمانی که آقای بافقی به حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) آمده بود، زن و بچه­‌اش هنوز قم بودند. خیلی غریب است. یک آقای سرهنگی بود که یک دختر داشت. دخترش عاشق این پیرمرد شد. گفت من او را می­‌خواهم و اصلاً با غیر از او ازدواج نمی­‌کنم. آن زمان سرهنگ و آخوند یعنی دو قطب مخالف. آنقدر فشار آورد تا پدرش اجازه داد و مجبور شد دخترش را به ازدواج ایشان در آورد. حاج حسین آقا می‌گفت من بچه­‌شان را دیده بودم. بچه مثلاً دختر بچه کوچکی بود. می­‌گفت برای آن خانم روضه خوانده بودم. اگر انسان با خدا معامله کند کدام طرف سود است؟

شیخ محمد تقی یک داستانی دارد. به جمکران رفته بود، برایش قلیان فرستاده بودند. قلیانش را هم می­‌فرستند. البته الان کسی قلیان نکشد. قدیم­ها نمی­‌دانستند ضرر دارد. ضرر قلیان از سیگار بیشتر است. جایز نیست. حرام است. برای آدم یخ می­‌فرستند. کرسی می­‌فرستند. اگر انسان به آنجا برسد خدا می­‌گوید دیگر غصه­‌ی کرسی را نخور. من کرسی­ات را تامین می‌­کنم. غصه نخور. آدم باید یک کمی به خدا و پیغمبر اطمینان داشته باشد.


نوشته شده در دوشنبه 90/3/16ساعت 1:4 عصر توسط دلدار نظرات ( ) | |

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ